ضرورت تفکر به ایجاد و توسعه ظرفیت جدید فروش برای یک پلتفورم فروشگاهی طی حدود ۲۰ سال پیش در دنیا و حدود ۸ سال پیش در ایران، بسیاری رو متقاعد به راه اندازی فروشگاه آنلاین و تحویل سفارش به مشتری در منزل کرد. البته پوست اندازی دیجی کالا، ایجاد اسنپ و سایر پلتفورم های حمل و نقل و صد البته پاندمی کرونا این روند رو در ایران برای کسب و کارها تشدید کرد. و صد البته همه گیری استفاده شبکه اجتماعی اینستاگرام هم این ظرفیت ایجاد کسب و کار خود ساخته رو برای اشخاص حقیقی بوجود آورد.
با وجود اینکه چند سالی از ایجاد مفهومی به نام دلیوری آنلاین سفارش محصولات غذایی می گذره، اما همچنان چند محدودیت تا اندازه ای غیر قابل حل برای توسعه هر چه بیشتر این مفهوم در ایران وجود داره. به نظر من، ریشه اصلی مشکل بر میگرده به ناترازی هزینه های لجستیک و قیمت محصولات غذایی در کشور. سوالهای زیادی از من میشه که اگر کسب و کاری بخواد وارد این زمینه بشه به چه مواردی باید توجه کنه. من همیشه به پنج کلید واژه اشاره می کنم.
نخست، اینکه دقیق مشخص بشه که مدل کسب و کارتون کدوم یکی از این موارد است. RTC، PTC یا CTC. این مهمترین عامله، چون منابع کلیدی، همکاران کلیدی، مشارکت های کلیدی، ارزش پیشنهادی، فعالیت های کلیدی، ساختار هزینه، بخش های مشتری، ارزش پیشنهادی و جریان های درآمدی بر بستر مدلی که انتخاب میشه تنظیم میشه.
دوم، تنظیم و تعیین سهم درآمدی طرفین درگیر و قیمت گذاری محصول بر اساس آن. برای مثال UberEats از فروشگاه ها برای ارایه خدمات تحویل ۱۷ درصد از قیمت بسته رو مطالبه می کنه و در ایران پلتفورم های حمل و نقل متناسب با نوع کسب و کار از ۸ تا ۲۰ درصد.
سوم، شرایط وفاداری مشتری به کسب و کار شما. این کسب و کار، چون صرفا آنلاین است وفاداری در سطح گسترده ایجاد نمیکنه. پس همیشه به چاشنی های فروش اهمیت بدید.
چهارم، زمان ارسال کالا و تعهدی که از این بابت کسب و کارها به مشتری میدن
پنجم، استاندارد سازی شرایط سفارش گذاری و کیفیت محموله ارسال شده. این یکی از مهمترین عواملی که مشتری ها رو از سفارش گذاری آنلاین بر حذر می داره.
شما در مورد کسب و کارهای مبتنی بر دلیوری سفارهای آنلاین چه نظری دارید؟ و علاوه بر این پنج مورد، چه موارد دیگری رو به این لیست اضافه می کنید؟