به شخصه همیشه از آگهی های مرسدس بنز و فعالیتهای بازاریابی این کمپانی بسیار ارزشمند لذت می برم و همیشه دیدن چند باره اونها من رو به وجد میاره. فکر می کنم همین که دو کمپانی Benz و BMW کاری کردند که مردم یکی از سوالهای عامیانشون اینه که بنز دوست داری یا بی ام دبلیو؟ این نشون میده که چقدر جامعه رو پوشش دادند. چه اون کسانی رو که توان خریدش رو ندارن، چه کسانی که به آرزوی خریدنش نزدیکن و چه کسانی که مشتری بالفعل این دو کمپانی به حساب میان. این یعنی برندهای موفق و ارزشمند واقعی.
بگذریم… چیزی که در این مطلب مشتاقم در موردش صحبت کنیم ارزشی است که این برندها به مشتریان خودشون و به عبارت بهتر به عمق ذهن و شخصیت مشتریان و حتی طرفداراشون تزریق می کنند. حس غرور، تمایز، پرستیژ و هر چیزی که اسمش رو می گذارید. سوال اول اینجاست که آیا این برندها با همین هدف آگهی هاشون رو می سازن و یا نه صرفا دارن تبلیغ خودشون رو میکنن و برای یکدیگر شاخو شونه می کشن. ابتدا بگذارید آگهی تبریک ۱۰۰ سالگی بنز رو به بی ام دبلیو ببینم تا راحت تر در موردش صحبت کنیم.
جمله اول: از ۱۰۰ سال رقابتت متشکریم
جمله دوم: راستش رو بخوای ۳۰ سال قبل از اون واقعا حوصله سربر بود.
خیلی ساده. یک موزیک Happy Birthday شیک. و دو خط متن و دو عدد المان. و در نهایت یک دنیا حرف و احساس های متفاوت. این واقعا هنر و علم بزرگیه.
شاید در نگاه اول وقتی جمله اول رو می خوانیم می گیم آفرین به این رقابت سالم و آفرین به مرسدس که به رقیبش تبریک گفت و اگر مثلا طرفدار دو آتیشه باشیم از طرف هرکدام از برندها، نقدهای خاص خودمون رو پیش خودمون بیان می کنیم. اما تیر خلاص در جمله بعدیه. و اگر مثل من طرفدار مرسدس بنز باشین اونوقت احساس مثبت و غرور و حتی یک پیروزی لذت بخش به وجودتون نفوذ می کنه. و این یعنی قدرت یک برند در ذهن یک طرفدار، مشتری بالقوه و یا بالفعل.
نظر شما دوستان خوب کافه بازاریابی در مورد این نوع از بازاریابی و تبلیغات چگونست؟ آیا به نظر شما هم این یک استراتژی زیرکانست و یا فقط یک خط و نشون رقابتی؟ به نظرتون کمپانی های ایرانی در تبلیغات رقابتیشون هم اینگونه عمل میکنند؟ آیا وقتی حتی سامسونگ و ال جی در ایران در تبلیغاتشون رقابت می کنند، این موارد رو در نظر می گیرند؟
امیدوارم در هیاهوی شبهای عید نوروز بتونیم یک بحث گرم دیگه رو با هم داشته باشیم. پیشاپیش سال نوی همگی با آرزوی شادی و موفقیت و ثروت، مبارک
پاورقی: با توجه به جذابیت این یادداشت ان را خارج از نوبت در بخش اصلی اکران کردیم. خسته نباشید می گوییم به آقای داورنیا
با سلام خدمت دکتر محمدیان
به نظرم کمپانی های بزرگی که در سطح بازاریابی جهانی(Global Marketing)کار می کنند مثل بنز و بی ام دبلیو در صنعت خودروسازی و پپسی و کوکاکولا در تولیدات نوشیدنی های غیرالکلی،نمی توانند فقط به دنبال خط و نشون کشیدن باشند.قطعا در تبلیغات خودشون استراتژی های هوشمندانه ای را دنبال میکنند.
برای مثال تبلیغات پپسی که پسر بچه ای که از دستگاه اتوماتیک ،نوشابه ی کوکاکولا میگیرد و میگذارد زیر پایش تا دستش به دکمه ای که نوشابه پپسی می دهد برسد یا عکسی که برای جشن هالووین منتشر کرد.
به هر حال شاید در دل تبلیغ خط و نشون کشیدن هم مستتر باشد ولی فقط این نیست که اگر بود این شرکت ها در همان سطح بازار داخلی(Domestic Marketing) باقی میماندند.
این تبریک کمپانی بنز هم از این قاعده مستثنی نیست.با این که یک پیام تبلیغ برای مطرح ترین رقیب خودش داده،ولی یک دنیا حرف در پس آن هست که وقتی طرفداران بنز هم آن را میبینند،احساس غرور میکنند.
در ایران هم فکر می کنم آنقدر فضا بسته است که به محض اینکه از این تیپ تبلیغات ساخته شود،فورا انگشت های انتقاد به سمت آن شرکت می رود که چرا به رقیبت توهین می کنی؟اگر می توانی برای بالا رفتن خودت،دیگران را زیر پا نگذار!! و از این سخنان که در اطرافمان می شنویم.به هر حال فکر میکنم برندهای ایرانی مسیر طولانی دارند تا به کمپانی های بزرگی مثل بنز برسند.
سلام به جناب نوابخش عزیز
خیلی ممنونم که در این بحث شرکت کردید. تحلیل جامعی بود ممنونم. در مورد اینکه در ایران فضا بسته است حالا چه از طرف نهادهایی که مجوز میدن و چه از طرف مخاطبین .جناب نوابخش شما خودتون اگر یکی از برندهای محبوب ایرانی خودتون با رقیبش اینگونه رقابت داشته باشه میپسندین؟ حس خوبی بهتون میده؟ راستی برند محبوب ایرانیتون رو هم به همراه رقیبی که داره ذکر کنید. متشکرم
سلام خدمت آقای داورنیا
عذر بنده را بابت تأخیر بپذیرید.
زمانی که بی ام دبلیو جواب این تبریک را منتشر کرد،واقعاً از این رقابت و حتی به نظرم نوعی رفاقت بین این دو کمپانی بزرگ لذت بردم؛هر چند به نظرم جواب بی ام دبلیو آنقدرها هم دندان شکن نبود و همه یادشون میمونه که مرسدس با قدمت تره نه لزوماً پیرتر ولی حتماً اگر روزی این فضا برای برندهای داخلی هم فراهم شود،بسیار استقبال میکنم که برندهای محبوب من هم در این فضا باشند و اگر روزی خودم صاحب یکی از آنها شوم،قطعاً فعالیت در این حوزه برایم لذت بخش خواهد بود.
علیٰ ایُ حال فکر میکنم این دست رقابت ها برای طرفداران هر دو طرف جذاب و دلپذیر باشد و هرکس می تواند با برداشت خودش،از برند محبوبش حمایت کند و چون روی مرسدس تعصب دارم نمی خواهم وارد این شوم که طرف مقابل را مسخره کرده؛به نظرم بنز آنقدری بزرگ هست که نخواهد با کوچک کردن طرفش،خودش را بزرگ کند.
برند محبوب ایرانی من که به نظرم در حوزه بازاریابی و البته مشتری مداری کار میکند و ارزش می آفریند و برایم همیشه جذاب بوده،هاکوپیان است.از رقیبانش هم میتوان گراد،ماکسیم و ایکات را نام برد که به نظرم به بزرگی هاکوپیان نیستند.به هر حال امیدوارم که برندهای ما پا در این حوزه بگذارند تا اروپایی ها و غربی ها آنها را نقد کنند!
سلام به جناب نوابخش عزیز
من هم عذرخواهی میکنم بابت تاخیر در پاسخگویی و هم شروع سال نو رو بهتون تبریک میگم. از توضیحات کاملتون لذت بردم و من هم مثل شما دوست دارم شاهد رقابتهای سالم و در معرض دید برندهای خوب ایرانی باشم.
متشکرم از وقتی که گذاشتید. منتظر مشارکتهای گرم شما در بحث های بعدی هستیم
شاد و موفق باشید
ممنونم آقای داورنیا مطلب خوبی بود بارها توی کلاس تبلیغاتم برای حضار این موضوع را تشریح کرده ام که این نوع مقایسه ها که ریشه در فرهنگ امریکایی دارد و بعدها به اروپا هم کشیده شده با خود کلی مطلب دارد یک موقع اگر حوصله داشتم در کافه در مورد آن می نویسم
سلام به جناب دکتر محمدیان عزیز
استاد دل مارو با کلاسهاتون آب نکنین. پس امیدوارم در مطالب بعدی در مورد این مسائل از قلم شما بخونم.
جناب دکتر به نظر شما عدم موفقیت و یا حتی اجرای این نوع تبلیغات میتونه به این بستگی داشته باشه که ایرانی ها برندی ندارند که مخاطب متعصب داشته باشه؟ مخاطب و یا حتی مشتری که با این تبلیغها احساسات درونیش تحت الشعاع قرار بگیره؟
درود بر شما
سپاس از مطلبی که ارائه کردید.
به نظرم حس احترام به دیگری حتی رقیب ، باعث ایجاد حس تحسین در دید مردم خواهد شد.
سلام به جناب شهربانویی عزیز
خوشحالم از اینکه در این بحث همراه ما هستید. البته در این تبلیغ مرسدس بنز بیشتر اینکه ۳۰ سال از رقیبش جلوتره و حتی اونموقعی که بی ام دبلیو نبوده کلا بی رقیب به حساب میومده رو داره به رخ میکشه. نظر شما در مورد این موضوع چگونست؟ البته خوشحال میشم به عنوان یک فعال بازاریابی و تبلیغات ایرانی، نظرتون رو در خصوص اینگونه روابط و تبلیغها در ایران هم بیان کنید.
این تبلیغ در فضای مجازی دست به دست می چرخه و منظور بنز مسخ شده . این جا به رقیب می گه من قدیمی ترم
سلام
آقای داورنیا خوشحالم دوباره با یک مطلب داغ و جذاب به کافه برگشتید 🙂
راستش همچنان در شوکم که چقدر میشه خلاقیت به خرج داد در نوشتن کپی و ایده پردازی. انقدر این تبلیغ برای من تاثیرگذار بود که جایگاه بنز رو برام خیلی بالاتر از چیزی که بود برد. دیگه هیچ وقت یادم نمی ره بنز سی سال قدیمی تره! 🙂
باید منتظر BMW باشیم تا ببینیم در جواب چه عکس العملی نشون میده.
سلام به خانم میراشرفی
متشکرم از لطف شما. به موضوع بسیار خوبی اشاره کردین. دقیقا همینطوره. هرکسی این تبلیغ رو دیده دیگه یادش نمیره که بنز سی سال در صنعت خودرو سازی از رقیبش قدیمی تره و این نشون دهنده هدف گیری فوق العاده تیم مارکتینگه بنزه. دقیقا زمانی این حرف زده میشه که مخاطب داره به سن و سال فکر میکنه و قابلیت مقایسه رو داره.
همیشه تقابل این دو کمپانی لذت بخش بوده.
خانم میراشرفی نظرتون در خصوص رقابی ایرانی چگونست؟ چرا ما از کمپانی های ایرانی از این حرکات نمی بینیم؟
درود بر عزیزان و سروران کافه بازاریابی به خصوص دوست عزیز و قدیمی شاهرخ داورنیا
اولا من هم از درایت و تیزبینی این کار موندم ! مختصر و مفید . کم گوی و گزیده گوی چون در ! یکم برای من عجیبه که چرا در کشور ما همچین برخوردهایی در صنعت بی مصداقه ! این همه همایشات حقوق مصرف کننده و تندیس های حلبی که به اسامی زرین و زمردین به همه دوره گردان بازار تقدیم می شوند نشان از این داره که ما شاه کلمه علم بازاریابی را در کشورمان به سخره و ملاعبه گرفتیم . رقابت یک کلمه نیست ؛ از نظر من یک فلسفه است . زمانی اقتصاد این مملکت به واسطه شرایط خاصه بعد از انقلاب حکومتی شد ، بعد خصوصی سازی مطرح شده که به نظر بسیاری فقط می توان اسم آن را خصوصی بازی گذاشت . و حالا شرکت های بزرگی که ….. اقتصاد کشور ما رو می شه که به کلاس درسی تشبیه کرد که همگی در اون درس می افتند و استاد به ناچار مجبور میشه نمرات رو به روی نمودار ببره . شاید نمره یکی در سطح قابل قبول باشه ولی در عرصه اون کلاس . بیرون از اون کلاس همه دانش آموزان مشتی بی سواد خواهند بود . و حالا ما شده ایم حک اون دسته ای که مدرسه مون به روی شاگرد زرنگ ها باز شده ، و نالانیم از این که “آی شاگرد زرنگ ها ، شما هیچی نمی فهمید ؛ اینجا ایرانه و قواعد خاص خودش رو داره ! نمی دونم ولی یه جورایی احساس می کنم دارم برای ستون طنز قلم می زنم . طنزی که ذات تلخ شیرین رو داره !
از این حرفا که بگزریم بد نیست جواب بی ام دبلیو رو به بنز هم ببینید . در نوع خوش جالبه .
چون متاسفانه کافه هنوز قابلیت ضمیمه کرد فایل رو نداره ، برای آقای مجتبی محمدیان ارسال خواهم کرد . (مسئولین رسیدگی کنند لطفا )
آقای دکتر مشایخی عزیز
پاسخ بی ام دبلیو را در کانال تلگرام منتشر کردیم. ان شالله همه دوستان و همراهان همیشگی دیده اند!
اقای دکتر یه سوال چالشی.
به نظرتون تصویری که از سوی بی ام دبلیو منتشر شده کمی فیک به نظر نمی رسد؟!
سلام به دوست عزیز جناب دکتر مشایخی
طبق معمول با دیدگاه خاص و متفاوت خودتون بحث رو گرم کردید جناب دکتر. سپاسگزارم. راستی من هم تصویر پاسخ BMW رو دیدم ولی راستش رو بخواید به عنوان یک حاضر جوابی دندان شکن نتونستم بپذیرمش. معنی اون سیبیل رو هم نفهمیدم 🙂 جناب دکتر حالا با توجه به فرموده هاتون فکر میکنید چرا ایران بستر اینجور مناظره های برندها رو نداره؟
احسنت جناب دکتر مشایخی. مثل همیشه عالی بود. استفاده فراوان بردم
با سلام خدمت دوستان
ضمن تشکر از انتشار به موقع مطالب مفید در سایت کافه بازاریابی،
نکته ای که برای بنده جالب است نحوه نگریستن به رقیب است. متاسفانه در کشورمان بنده صنعتی را سراغ ندارم که به رقیب اینگونه نگاه کند، وقتی برای اولین بار این تبلیغ را دیدم تاسف خوردم به حال صنعت خودمان و بخصوص خودروسازی. یاد دهه ی گذشته افتادم که چگونه ایران خودرو و سایپا ، زاگرس خودرو را نابود کردند و تحمل یک رقیب تازه وارد را که می خواست خودروهایی مناسب با قیمت نسبتا مناسب عرضه کند. چنان این رقیب را از بازار خارج کردند که الان تا انجایی که می دانم زاگرس خودرو تبدیل به خط رنگ بدنه پراید شده است. کاش بجای انتقاد بی محتوی از غرب کمی هم الگوبرداری میکردیم از انها در تفکر و رفتارشان در صنعت و دانشگاه همان.
باتشکر مجدد
جناب احمدی زاد سپاس از نظری که نوشتید و ایمیلی که فرستادید.
خواهش میکنم جناب محمدیان عزیز
ضمنا یکی دوستانم اظهار می کرد که بنز بیشتر قصد تمسخر بی ام دبلیو را داشته، اما بنده چنین موردی را برداشت نکردم، شاید خواسته بطور ضمنی قدمتش را نسبت به رقیب نشان دهد اما بنظرم تخریب نبوده.
نظر دوستان کافه در این خصوص چیست؟
به نظر من هم ته مایه های تمسخر در پیام هست!
سلام به جناب احمدی زاد عزیز
متشکرم از اینکه با نظرات و کامنتهای ارزشمندتون بحث رو گرم میکنید. در خصوص کامنت اولتون یک نکته در ذهنمه و اون اینه که متاسفانه در دوران آموزشی ما در کنار خیلی از مسائلی که یادمون ندادن و نمیدن، رقابت و فرهنگ رقابت رو هم ما آموزش نمیبینیم و شاید حتی درک درستی از رقابت مدرن نداشته باشیم.
در خصوص کامنت دوم راستش من به شخصه تریجحم این هست که پای واژه تمسخر رو وسط نکشم چون فکر میکنم تعریف بنز و بی ام دبلیو از رقابت و اینگونه تبلیغها با ما کمی فرق داره. حتی در تبلیغ چاپی هم دقت کنیم میبینیم که جمله دوم رو خیلی ریزتر نوشته و باعث شده خیلی ها در شبکه های اجتماعی حتی فکر کنن که بنز فقط تبریک گفته. جناب احمدی زاد احساس خودتون نسبت به این تبلیغ چگونست؟ آیا اصلا این نوع تبلیغات رو میپسندین؟
ممنونم جناب اقای داورنیا،
بنده احساس کلی ام مثبت بود هم از نظر محتوایی و هم از نظر شکلی،
کلا تبلبغات بنز متمایز است، یادم هست چند سال پیش بیلبوردی از بنز بود که تمامی قواعد یک بیلبورد را زیرپا گذاشته بود و در انتها اشاره کرده بود ما تمامی قواعد را زیرپا گذاشتیم چون ما بنز هستیم،
بنظرم بنز. انقدر اعتبار دارد که نخواهد بی ام دبلیو را به سخره گیرد و برداشت کلی ام اینست که بیشتر بر قدمتش تاکید داشته و خواسته است فرهنگ رقابت سازنده را انتشار دهد. من حس منفی نسبت به پیام و تبلیغ نداشتم.
سلام مجدد به جناب احمدی زاد عزیز
متشکرم از اینکه با مشارکت در بحث ارزش این گفتگو رو بالا میبرید. بسیار خوب دیدگاهتون رو شرح دادید. به نظر من هم برتری قدمت بنز به بی ام دبلیو الان دیگه توی ذهن همه میمونه.
سپاسگزارم
شاد و موفق باشید
آقای داورنیا خوشبختانه این مطلب نظرات زیادی را جلب کرده و همه نویسندگان کافه می دانند که من معتقدم ما باید به طرف نویسندگانی برویم که قدرت ایجاد اکشن و نظر دهی در مخاطب دارند. کافه هستو نظراتش
جناب دکتر محمدیان عزیز صد در صد همینطوره که میفرمایید و قدرت و جذابیت کافه توسط نظرات خود خوانندگانی افزایش پیدا میکنه که علاقه مند به بحثها هستند و مشتاقند تا در بحثها شرکت کنند و این به کافه و نویسندگانش انرژی میده. به شخصه امیدوارم بتونم در این شلوغی پایان سال در بحثها شرکت و ان شاء الله در سال ۹۵ هم مطالب بیشتری رو ارائه کنم.
سلام به همه دوستان محترم کافه
چیزی که تو نگاه اول به ذهنم میرسه این سی سال سابقه ی بیشتر بنز هست و شاید این تبلیغ زیرکانه اینو تو ذهن مخاطبین برای همیشه حک کنه که با تجربه تر است و اینکه در ایران اگر همچین تبلیغی ساخته بشه به نظر من شرکتی که جایگاه BMW رو داره یا بلافاصله میره دنبال شکایت یا از فردا یه تیم تبلیغاتی میاره که شرکت رقیب رو به بدترین شکل خراب کنه. شاید در ایران اینجور تبلیغا هنوز حا نیفتاده باشه و نوعی بی احترامی و تخریب به حساب بیاد.
سلام به سرکارخانم شفیعی
سپاسگزارم از اینکه با نظرات ارزشمندتون در بحث شرکت میکنید. به موضوعات مهمی اشاره کردید و من هم با شما موافقم. از این به بعد خیلی ها میدونن که بنز ۳۰ سال با قدمت تره. در خصوص این نوع تبلیغات در ایران هم متاسفانه به نظر میاد همین اتفاق بیافته. به ظور کلی نظرتون راجع به این نوع تبلیغات چگونست؟ اصلا به شخصه می پسندید یا به نظرتون رد چارچوب حرفه ای میتونه چالش برانگیز باشه برای مخاطبین برندها البته از نوع مثبت؟ خوشحال میشم نظرتون رو با کافه به اشتراک بگذارید
خواهش می کنم اقای داورنیا
من شخصا این نوع تبلیغات رو می پسندم البته شاید ماها چون کلا دنبال چاشیم و به موضوع تبلیغات کمی حرفه ای تر از یک مخاطب معمولی نگاه می کنیم همچین نظری را داشته باشیم ولی از جهتی شاید این نوع تبلیغات مخاطب رو از جهتی جذب کنه چرا که میخواد جواب رقیب رو هم در مقابل ببینه به شرطی که از حد نگذره و افراط نشه.
سلام مجدد به خانم شفیعی
سال نو رو بهتون تبریک میگم امیدوارم سال بسیار خوبی رو در پیش داشته باشید.
متشکرم از پاسختون. با توجه به کامنت شما امیدوارم امسال شاهد طیف جدیدی از تبلیغات باشیم که سطح این حوزه رو چه در کارفرماها، چه در مجریان و چه در مخاطبان بالا ببره.
ممنونم که همراه ما بودید.
شاد و موفق باشید
پاسخ جالب «BMW» به تبریک کنایه آمیز «BENZ»پرشین خودرو: در سالروز ۱۰۰ سالگی خودروساز آلمانی مشهور یعنی بی.ام.و، دیگر خودروساز مشهور آلمانی یعنی بنز، کنایه‌ای به رقیبش زد و پاسخش را هم دریافت کرد!
به گزارش «پرشین خودرو»، به همین مناسبت، کمپانی مرسدس بنز در تبلیغی جالب، با لحنی کنایه‌آمیز به رقیب خود تبریک گفت.
در همین راستا، بی.ام.و نیز از بنز تشکر کرده و پاسخ کنایه‌آمیز دیگری به آن داده است.
در تبلیغ اول، بنز نوشته است: «تبریک بخاطر ۱۰۰ سال رقابتت. ۳۰ سال اول که نبودی، حوصله‌سر بر بود»!
در تبلیغ دوم نیز بی.ام.و در پاسخ نوشته است: «وقتی تو به دنیا اومدی، من نبودم و وقتی من به دنیا اومدم تو دیگه پیر بودی»!
تبریک کنایه‌آمیز بنز به بی.ام.و
سلام به جناب امین
متشکرم از همراهیتون و سال جدید رو بهتون تبریک می گم
شاد و موفق باشید
با سلام خدمت شما آقای داورنیای ارجمند و بزرگوار.
من نیز همانند شما فالوور مرسدس هستم و دوستدار تبلیغات آن. اما این روزها تبلیغات چاپی و بیلبوردی بی ام دبلیو بسیار ستودنی تر است (مثلا استفاده از یک سگ عضلانی مشکی با شعار More Power, less consumption). به اعتقاد بنده بی ام دبلیو نیز همانند مرسدس می تواند به عنصر قدمت تمرکز داشته باشد از آنجایی که پیش از آن که تولید کننده اتومبیل باشد، تولید کننده هواپیماهای تک ملخه و دو ملخه بود و نماد آن نیز در لوگوی زیبای آن تداعی یافته است. یک نکته ای که ذهن مرا به خود جلب کرده است این است که کمپانی مرسدس برای اولین بار در سال ۱۹۲۶ به صورت رسمی و تحت برند مرسدس بنز آغاز به کار کرده است در حالی که آغاز به کار بی ام دبلیو ۱۹۱۶ است. با این اوصاف بی ام دبلیو با قدمت تر است، اما مرسدس زمان پیدایش و آغاز به کار خود را همیشه از سال ۱۸۸۶ یعنی زمان خود کارل بنز محاسبه می دارد. براساس این زمان است که مرسدس ۳۰ سال بیشتر از بی ام دبلیو قدمت دارد. البته به نظر بنده تبلیغات این چنینی که بر قدمت تأکید دارند می بایست از زمان شکل گیری برند محاسبه گردند نه از تلاش های اولیه در سال های دور. لذا با دانستن این نکته فکر می کنم کمی ابهام در ذهن بیننده این تبلیغ ایجاد می شود که واقعاً کدام یک با قدمت تر از دیگری است.
سلام به مجتبی قاسمی عزیز
با پوزش از تاخیر در پاسخگویی و البته تبریک سال نو به شما همراه خوب کافه بازاریابی، متشکرم از اینکه دیدگاهتونو به صورت شفاف بیان کردید. به نکته بسیار جالب و ظریفی اشاره کردید. اگر اجازه بدید نظر خودمو در خصوص موضوعی که مطرح کردید با توجه به تجربم در زمینه برندها بیان کنم. در این خصوص ۲ نکته اساسی وجود دارد. اول اینکه موضوع قدمت تا زمانی که شما رقیبی نداشته باشی شاید از نظر اهمیت در اولویت در نوبتهای بعدی باشد اما وقتی رقیبی از راه می رسد اون موقعست که یکی از اهرمهای رقابتی اصلی شما قدمت می شود. به جرات می تونم بگم که شما هیچ برند و صاحب برندی رو پیدا نمی کنید که بیاد و از قدمت خودش کم کنه. مطمئن باشید که خیلی از برندهای دیگه هم مصل بنز فکر میکنند. البته از نظر شخص من هیچ ایرادی هم نداره. وقتی به این فکر میکنم که اگر روزی من هم برندی داشتم دوست دارم و حق خودم میدونم که از همان ابتدایی که کسب و کارم رو شروع کردم سال قدمتم رو محاسبه کنم.
نکته دوم اینه که هنر بازاریابی و تبلیغات در همین جاها نمود پیدا میکنه. وقتی که شما از فرصتها استفاده میکنید برای فریاد زدن موضوعاتی که به ارزش شما پیش مخاطب و مشتری می افزاید. به قول برخی از دوستان که نظراتشون بالاتر هست، الان دیگه همه می دونن یا علاقه دارن به عنوان اطلاعات با ارزش خودشون از یک برند ثبت کنند که بنز ۳۰ سال از بی ام دبلیو با قدمت تره.
البته این موارد دیدگاه های شخصی منه و خوشحال میشم شما هم با درج نظر ارزشمندتون این بحث رو گرم تر کنید جنا قاسمی عزیز
آقای داورنیا سلام
خیلی خوشحالم از اینکه بعد از مدت ها به کافه سر زدم و این مطلب خوب و جذاب رو از شما مطالعه کردم.
راستش به نظر من اولین چیزی که بعد از دیدن این تبلیغ به ذهن می رسه نه تبریک تولد BMW که برتر بودن و پیشکسوتی پنزه .. قطعا وقتی کمپانی قدرتمندی مثل مرسدس چنین تبلیغی می سازه با ظرافت و تیزبینی به دنبال تحت تاثیر قرار دادن احساسات دوست داران خودش هست … (همون طور که خودتون اشاره کردید احساس غرور و افتخار به چنین برندی به محض دیدن تبلیغ به مخاطب دست می ده) که قطعا برای ایجاد چنین حسی برنامه ریزی شده و کاملا حساب شده اس ..
ما در دنیای برندها زندگی می کنیم و یکی ازمعیارهایی که برای شناخت خودمون و تراز کردن داشته ها و آرزوهامون در دنیای واقعی به کار می گیریم همین برندها هستند .. بنابراین قطعا هدفی غیر از شاخ و شانه کشیدن برای رقیب در این تبلیغ مستتره …
در مورد ممکن بودن یا نیودن اجرای چنین تبلیغاتی در ایران باید بگم معیارهای اخلاقی در تمام دنیا تقریبا به یک شکل پذیرفته شده ان … همه جای دنیا احترام کار شایسته ای محسوب میشه و بی احترامی و تحقیر ناشایسته … شاید چیزی که بیشتر مانع اجرای چنین تبلیغاتی در ایران میشه فضا و نگرش فرهنگی ماست … هر چند نمیشه نقش پر رنگ و جای خالی تحقیقات بازاریابی علمی و تمرکز دقیق بر رفتار مصرف کننده رو در فضای تبلیغات ایران نادیده گرفت.
سلام به خانم کریمپور
خیلی ممنونم از اینکه با دیدگاه حرفه ایتون بحث رو گرم کردید در ضمن من عذرخواهی میکنم از اینکه انقدر دیر پاسخ شما رو میدم. به نکات خوب و ارزشمندی اشاره کردید که دوستان هم میتونن با مطالعه کامنت شما از اونها بهره ببرن. خانم کریمپور به نظرتون حرکت بنز رو از نظر تبلیغاتی چگونه میشه توصیف کرد؟ به عبارت دیگر به عنوان یک فرد با دانش و تجربه بازاریابی و تبلیغات، توصیفتون رو از حرکت مرسدس بنز و عواید و عواقبش رو مشتاقم مطالعه کنم