در برخورد با آگهی تلویزیونی هافمن این بار علاقه دارم تا از زاویه تکنیک تولید به آگهی بپردازم. اساسا آگهی از تحلیل گر این را طلب می کند.با گفتن این جمله که هافمن هوشمند، در زمان درست، درکی درست از دغدغه مخاطب داشته و چالش این روزهای او یعنی گرد و خاک را به عنوان سوژه اصلی در نظر گرفته است، به سراغ ساخت آگهی می روم.
با دیدن آگهی هافمن می توان به جرات گفت که بعد از مدت ها در باکس آگهی های تلویزیونی شاهد یک آگهی بیگ پروداکشن یا با “تولید عظیم” هستیم که از کیفیت قابل قبولی برخوردار است و با نمونههای “همزمان” خود که بیشتر شبیه یک کاریکاتور تبلیغاتی از یک آگهی بیگ پروداکشن هستند، فاصله دارد. آگهی هافمن که با محوریت یک شوالیه که نمایندگی شخصیت برند هافمن را می کند با مخاطب ارتباط می گیرد. نبرد یک شوالیه این بار با گرد و خاک و مدتی دیگر با سرماو زمانی هم با سروصدا. قبلا در مورد این سرمایه تبلیغاتی هافمن صحبت کرده بودم. حالا هم شاهد استفاده از این سرمایه هستیم.
جلوه های کامپیوتری، مهمترین بعد تولیدی این آگهی است. ساخت کامپیوتری مایعات و یا گرد و خاک همواره به عنوان یکی از چالش های اساسی مطرح بوده است. به رغم این موضوع، به لحاظ تکنیک تولید آگهی، این آگهی از کلاس متفاوتی از جلوه های ویژه کامپیوتری صحبت می کند. وزنه ای سنگین که توسط سی جی آرتیست برداشته شده و به خوبی به بالای سر می برد و به خوبی هم از عهده آن بر می آید و منجر به خلق تصاویری واقعی شده است.
نکته خاص دیگر این آگهی، تدوین خوش ریتم آن است. به گونه ای که داستان پرکشش و تدوین خوش ریتم توانسته به رغم خلق یک آگهی بلند، اما در مخاطب حسی از طولانی بودن ایجاد نکند و مخاطب را با آگهی درگیر کند. هر چند آگهی زمان زیادی دارد اما نویسنده و سازنده ریسک کرده و دست به پرگویی نزده و به هوش مخاطب برای رمزگشایی از آگهی بسنده کرده و صرفا نریشن پایانی کار را جمع کرده است. به لحاظ ساخت موسیقی هم یک کلاسی متفاوت از موسیقی را نشان می دهد. در میان انبوه آگهی هایی که از موسیقی های آرشیوی استفاده می کنند موسیقی هافمن به شدت قابل تقدیر است.
این آگهی یک نمونه تمام عیار برای پرزنت شرکت تبلیغاتی و همچنین برند است. هم شرکت تبلیغاتی توانمندی خود را در تولید یک اگهی جدی نشان داده و هم برند به خوبی در ذهن جای می گیرد.
مخاطب این آگهی که تو تلوزیون پخش شده آیا همون مخاطبان محصولات هافمنه؟
اگه این آگهی تو شبکه های مجازی پخش دوباره نمیشد اصلا دیده میشد؟
آیا این همه هزینه بحز به رخ کشیدن قدرت انیمیشن سازی آژانس تبلیغاتی بازخوردی برای هافمن داشت؟
برای مخاطب ایرانی دیدن این سربازهای رومی چقدر جذاب و غرور آفرینه؟
این تبلیغ سولو بدون داشتن کمپین یا کمپین های موازی چقدر می تونه اثربخش باشه؟
جلوه های ویژه این اثر رو چه کسی انجام داده ؟ اگه اطلاعی دارید ممنون میشم بگید