لوگوی برندها پس از گذشت زمان گاهی نیاز به بازطراحی شدن دارند. تغییرات در لوگوی یک برند میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد. تغییرات در استراتژی برند و یا تغییر در تصویر برند میتوانند از دلایل اصلی بازطراحی لوگو باشند. همچنین گاهی تنها ایجاد تغییر در سلیقه بصری مخاطب برند منجر به بازطراحی لوگو میشود. با بررسی سرنوشت برند های جهانی دیده میشود این برندها در طول عمر خود بارها دست به امر بازطراحی لوگو میزنند.
در مورد بازطراحی لوگوی تپسی میتوان گفت تصمیم درستی اتخاذ شده است و با بررسی لوگوی پیشین این برند متوجه میشویم که نقاط ضعف زیادی در این لوگو وجود داشته است. اما اینکه آیا در بازطراحی لوگو، این برند درست عمل نموده یا نه امری است که حال به آن میپردازیم.
تحلیل لوگوی قبلی برند تپسی
یک لوگوی شلوغ و بدون مفهوم مشخص. کاملا واضح نیست این لوگو تلاش داشته چه مفهوم و یا پیامی را از طرف برند به رخ بکشد. لوگو تایپ(لوگوی نوشتاری) نیز حس منحصر به فرد بودن ندارد و گویی تنها با یک فونت تکراری تایپ شده است، که باعث میشود به یادماندنی نباشد. نقطه های گرد و کوچک این لوگو تناسب سایزی با فونت ندارند. به نظر میرسد این لوگو موفق نبوده است تصویر درستی را از برند به تصویر بکشد. رنگ سازمانی مشخصی هم در این لوگو نیست و از آنجا که در فضای اپلیکیشنی و مجازی رنگ نقش کلیدی دارد، این امر در این لوگو ضعف محسوب میشود. ارتباط بصری مناسبی هم بین لوگوی تصویری و نوشتاری دیده نمیشود، چه از نظر فرمی چه از نظر مفهومی. همچنین فونت این لوگو تا حدودی در قیاس با آیکون بصری نحیف به نظر میرسد ولازم است کمی بولدتر(bold) شود. قرارگیری لوگوی نوشتاری و تصویری به صورت عمودی است که آن را ایستا میکند و در مورد این برند انتخاب بهتر هم وجود داشت.
تحلیل لوگوی بازطراحی شده
در لوگوی بازطراحی شده هم لوگوتایپ(نوشتاری) و هم
آیکوتایپ(تصویری) دچار تغییر شده اند. ساده تر شدن لوگو اتفاق مناسبی است که در
لوگوی جدید رخ داده است. رنگ گرم و شارپ نارنجی به لوگو اضافه شد که اتفاق مثبت
دیگر است. ارتباط لوگوی تصویری و نوشتاری برقرار شده است و ضخامت فونت لوگوی نوشتاری
بیشتر شده است که یعنی این مورد هم اصلاح شد. همچنین تناسب نقطه ها با فونت لوگو
ایجاد شده است. قرارگیری لوگو حالت افقی پیدا کرده است که به نظر عملکرد مناسبی
است. سرهم نوشتن تپسی و فونت جدید منحصر به فرد شده است و باعث میشود به یادماندنی
نیز باشد.
با این وجود چرا این لوگو در نهایت با وجود تغییرات منطقی به دل مخاطب نمینشیند و انگار یه چیزی کم دارد؟
میشود گفت روی کاغذ عملکرد مناسبی داشته است ولی در عمل کار لنگ میزند. یکی از دلایل میتواند آن باشد که شدت تغییرات در لوگو بیش از حد است و تقریبا لوگو اصلاح نشده بلکه دوباره طراحی شده است و تاریخ نشان میدهد لوگوهایی که ناگهان تغییرات انقلابی داشته اند از کمترین حمایت مخاطب بهره مند بودند مانند بازطراحی لوگوی برند پوشاک گپ؛ که پس از گذشت چند روز لوگوی پیشین برگردانده شد. دلیل دیگر میتواند زیادی ساده شدن باشد تا حدی که آن دو پاره خط نارنجی چنان انتزاعی شده اند که اگر برای مخاطب توضیح داده نشود بی شک مخاطب نمیتواند فلسفه و یا حتی مفهوم اولیه آن را بیان کند. بله آن ها فقط دوتا خط کوتاه نارنجی هستند. همین! خوب حالا من مخاطب که مفهوم مشخصی از لوگوی قبل دریافت نکرده بودم این بار هم میبینم مفهوم همچنان سردر گم است.
حالا بریم سراغ دلیل بعدی که چرا این بازطراحی در عمل ناموفق است، خطوط زاویه دار و رسمی لوگوی جدید خیلی جدی شده است و شخصیت راحت و دم دستی برند را دچار آسیب کرده است. ما جلوی آدمی که قبلا شوخ و شنگ بوده و با او راحت بودیم و حالا بدون پیش زمینه یک باره جدی شده و کت شلوار پوشیده و قاب عینک و ریش عوض کرده حس گارد گرفتن داریم و نمیتوانیم با او ارتباط قبل و داشته باشیم.
اگر آن همه توضیح و محتوا سازی در ویدئوی برند تپسی برای این بازطراحی نبود چه اتفاقی می افتاد . آیا آن توضیحات در خصوص چرایی این تغییرات و فلسفه آن میتواند مخاطب را مجاب کند با این طراح جدید ارتباط برقرار کند. باید پاسخ داد خیر! تصویر برند در این لوگو به کل در نظر گرفته نشده است بلکه تنها از نظر بصری به دنبال زیبا تر شدن و اصلاح زیبایی شناسانه رفتن دلیل این بازطراحی بوده است. لوگو به خودی خود تغییرات بصری مناسبی داشته است؛ اما این برند است که باید مرز تغییرات را هدف گذاری کند نه سلیقه بصری طراح و یا طراحان. پس اگر گلوی کسی پیش این لوگو گیر کرده است دلیل درستی برای انتخاب نیست.
شباهت بیش از اندازه با بعضی لوگوهای داخلی و خارجی و اشاره مستقیم به این شباهت و اهمیت ندادن به این امر از دیگر دلایل ضعف لوگوی بازطراحی شده است. پس حرف اول و آخر را در بازطراحی لوگو سلیقه طراح نمیزند بلکه خود برند، هدف آن، چهره کنونی آن و تصویری که برند در جهت تکمیل آن است باید به طراح و صاحبان برند بگوید چه طرحی و با چه شدت تغییری مناسب است. بنابراین دلیل اصلی این عدم موفقیت نسبی میتواند این باشد که ملاک تغییرات در این لوگو تنها مسائل زیبایی شناسانه بوده است تا اهداف استراتژیک برند.