شاهرخ داورنیا: هر چند هفته گدشته به مساله آقای فرش و تغییر روند تبلیغاتی اش پرداخته شد اما فکر می کنم جای این مطلب در کافه بازاریابی خالی و امیدوارم برای مخاطبان و هراهان کافه بازاریابی جذاب باشه. رقابت میان دو فرش فروش تازه وارد، پولدار و پر سر و صدا.
شهر فرش کمی زودتر گوی رقابت را دزدید و شروع به تبلیغات کرد. از این فرصت به شکل قابل قبولی استفاده کرد و تا جایی که توانست با تبلیغات نسبتا خلاقانه نظر تعداد قابل توجهی مخاطب را به خودش جلب کرد. تبلیغاتی که گاهی فرش را در قالب موضوعات پیام تبلیغاتی اش ارائه میکرد. مثل بستنی و یا قلب فرشی و گاهی هم با تصویر آدمهایی که دیالوگی را بالای سر خود دارند و از رضایت زاید الوصف خود در باب خرید از این مجتمع سخن می گویند. البته خالی از لطف نیست که بگیم شهاب حسینی سوپراستار سینمای ایران هم به صورت کمی تا قسمتی ابری سلبریتی این مجتمع شد.
اما آقای فرش دیرتر اما در مکان جغرافیایی کمی نزدیکتر وارد میدان شد. با یک تیزینگ به سبک گوگل مپ در انتظار نشست تا مردم حدسهایشان را در خصوص این آقای فرش مرموز بزنند. البته این وسط یک اشکال کوچک هم وجود داشت، اینکه برخی فکر می کردند این آقای فرش همان شهر فرش است که دیگه داره در تبلیغ غرق می شه. البته تیزینگ تمام شد و همه متوجه شدند که این هم یک فرش فروشی بزرگ دیگر است اما به نظر می رسد کمی با کلاس تر.
رقابت تبلیغاتی این دو برند زودهنگام شروع شد. اوج این رقابت در جشنواره سال گذشته این دو بود. فرشواره آقای فرش و شگفتانه شهر فرش. جشنواره و جوایز متنوع. یکی چک می داد یکی تریلی جهیزیه. پول بود که بر سر روی مردم عاشق جایزه می ریختند. تعداد قابل توجهی از فضاهای محیطی تهران به این دو رقیب اختصاص داده شده بود. واقعا رقابت جالبی بود.
در حال حاضر کمی از این تب کاسته شده اما نکته ای در تبلیغات فعلی دو برند برام جالب بود و آن نزدیک شدن طرح های تبلیغاتی آنهاست. البته بهتره بگم تبلیغات اخیر آقای فرش المانهایی از تبلیغات قبلی شهر فرش دارد. فرد یا افرادی که لبخند رضایت دارند. کادر رنگی مشخص و کادر دیالوگی که پیام تبلیغاتی را انتقال می دهد. به نظر میاد آقای فرش هم بر ضد شهر فرش، رنگ سازمانی شو از مشکی و طلایی به سمت آبی برده تا رقابت آبی و قرمزها اینجا هم سر و صدا کنه. البته این رقابت در مکان جغرافیایی هم نمود داره و شهر فرش با دو نقطه که دومی نزدیکتره به قلب شهر فعلا جلوتره.
به نظر شما کدامیک موفق تر بودند؟ کدامیک جذابتر بودند؟ آیا روشهای رقابت این دو برند برای شما جذاب بود؟ اگر همین الان مجبور باشید فرش بخرید کدام یک را اول انتخاب می کنید؟ آیا شباهتی بین تبلیغات آنها می بینید؟ و مهمترین سوال من: جنگ تبلیغاتی آنها چه سودی برای یکدیگر داشته است؟
همیشه بحث جنگ تبلیغاتی برندهای خارجی جذاب بوده و حالا یک جنگ تمام عیار در ایران داریم. مطمئنا شما دوستان خوب کافه بازاریابی در خصوص این دو رقیب و جنگ تبلیغاتیشون نظرات ارزشمندی دارید که می تونید مثل همیشه اونها در زیر همین مطلب بیان کنید. منتظر نظرات ارزشمند تک تک شما خوانندگان عزیز کافه بازاریابی هستیم.
با هر دو کمپین از رسانه های مختلف مواجه شده ام و از. هر دو کمپین لذت بردم. راستش رو بخواهید رقابت این دو مرا به یاد دو رقیب و دوست قدیمی انداخت. برای من اقای فرش مثل کوکاکولا تداعی شد و شهر فرش مثل پپسی. جدای از تم رنگی، به نظرم میرسد که شهر فرش دوست دارد یک تصویر جوان و شاداب و به روز و کمی بازیگوش در ذهن مخاطب جوان بگنجاند. در حالی که اقای فرش کمی با وقارتر و مسن تر است
سلام به جواد حسینی عزیز
خیلی خوشحالم کامنتتو زیر مطلب میبینم. تحلیل خیلی جالبی از تصویر دو برند داشتی جواد جان. شما که متخصص خرده فروشی هستی نظراتت خیلی مهمه برای این مطلب، به نظرت برندهای فرشی که در این دو مرکز خرید فرشهاشون در دسترس هست آیا با حمایت و حضور در این مجتمع ها به فروشگاه های زیر مجموعه خودشون ضربه نزدن؟ کار درستی بوده یا مجبور بودن ورود به این فضا رو بپذیرن؟
به نظرم به جای اینکه بگوییم کدام موفق بودند باید بگوییم که تبلیغات صنعت فرش در سال گذشته کل صنایع را تحت تاثیر قرار داد. الان مخاطبان می دونند که برای خرید فرش باید به کجا برن. برنده هر دو اینها بودند. و بازنده فروشگاههای خرده فروش.
ممنون جناب کاوه
با نظر شما موافقم
سلام به جناب کاوه عزیز
دیدگاه خیلی خوبی رو مطرح کردید. بسیار ارزشمند بود برای خود من. متشکرم. در خصوص خود تبلیغات این دو فرش فروش چه نظری دارید؟خصوصا در خصوص تشابه تبلیغاتیشون؟
جناب داورنیا به نظرم اقای فرش شدیدا تحت تاثیر شهر فرش است. این از قدرت یک برند کم می کنه. برندهای پیرو همیشه در موضع ضعف هستند. برنده شهر فرش است. الان کلا فرش می گید همه یاد شهر فرش می افتن. یه جوری که از بانک شهر هم داره جلو می زنه.
سلام به جناب AYDIN
متشکرم از اینکه در این بحث حضور دارید. نکته جالبی رو اشاره کردید ممنونم. من هم مثل شما معتقدم زور شهر فرش در تبلیغات به دلایل مختلف کمی میچربه. راستی به نظرتون این نوع رقابت جذابه برای مخاطب ایرانی؟ حتی اگر این رقابت تبلیغاتی به اندازه مشابه های خارجی (مثل رقابت بنز و بی ام دبلیو) خلاقانه و از لحاظ بصری جذاب نباشه؟
الان دقیقا حضور ذهن ندارم که چرا، ولی “شهر فرش” رو بیش تراز “آقای فرش” در ذهنم دارم.
اگر بنا به خرید فرش داشته باشم، اول میرم سراغ “آقای فرش”!
همه ی مدل ها رو که دیدم، بحث برخورد و مشتری مداری و تخفیفات رو که دیدم، تازه میرم سراغ “شهر فرش”.
بعد اون موقع همه چیزها رو با وسواس با هم مقایسه می کنم و گزینه ی انتخابی رو توی ذهنم نگه می دارم.
می رم سراغ کسایی که آشنا هستن و تو کار فرش هستن.
ازشون قیمت می گیرم و در نهایت تصمیم می گیرم که از “آقای فرش” خرید کنم یا “شهر فرش” یا “فرش فروش آشنا”.
به همین سادگی!
سلام به جناب اعلایی عزیز
سپاسگزارم از اینکه در این بحث همراه ما بودید.دیدگاه بسیار جالبی مطرح کردید. کاری که مشتری امروز مجبوره انجام بده تا پس از خرید با دچار تردیدهای بیش از اندازه بابت کالاهای در ظاهر مشابه و در باطن متفاوت نشه. جناب اعلایی عزیز فکر میکنید آقای فرش باید چگونه باشه و عمل کنه که شما وقتی به عنوان اولین گزینه ای که مطرح کردید بهش مراجعه میکنید همونجا هم خرید کنید و سراغ گزینه های بعدی نرید؟ چون با توجه به رقابت سخت امروز این امر برای هرکدام از رقبا بسیار بسیار مهمه
سلام جناب داور نیا
به نظرم آقای فرش برای بقا راهی جز رقابت با شهر فرش ندارد. اگر به این موضوع از منظر مراحل سه گانه STP نگاه کنیم بخشبندی بازار مشتریان فرش ماشینی برای هر دو برند آنها را در مقابل گروههای هدف متفاوتی قرار داده است که آقای فرش در ابتدای مسیر سعی کرد گروه مخاطب متفاوتی را نسبت به شهر فرش هدف قرار دهد و خود را به عنوان یک مرکز خرید شیک پوزیشن کند اما در ادامه متوجه شد که هدف قرار دادن گروهی که شهر فرش آن را هدف گرفته بود سودآوری بیشتری دارد و با تغییرات اخیر سعی در رقابت مستقیم با شهر فرش دارد.
سلام به جواد عزیز
خوشحالم مثل همیشه برای مطالب کافه وقت و انرژی میگذارید. بسیار ارزشمنده این موضوع.
دیدگاه قابل تاملی رو بیان کردید. من هم فکر میکنم آقای فرش از پوزیشنینگ قبلیش عقب کشیده. اگر شما جای شهر فرش بودید و در ابتدا با یک تصویر شیک و با کلاس وارد می شدید آیا به این سرعت تغییر رویه میدادید؟ این تغییر رویه چقدر برای شهر فرش تهدید و چقدر برای خود آقای فرش ریسک و یا فرصت داره؟
به نظر من اصلی ترین مشکل آقای فرش هنوز میزان اندک نام آشنایی برند آقای فرش است. مردم هنوز این برند را مانند شهر فرش نشناختهاند و البته که این تغییر سریع هم به نظر من هیچ هم افزاییای برای کمپینهای قبلی نداشته و به نوعی آقای فرش از نو شروع کرده. ولی در مورد این سوال که آیا تغییر باید صورت میگرفت یا خیر؟ به نظرم پاسخ مثبته هرچند که هنوز از منظر محتوای خلاق آقای فرش در نقطه صفر قرار داره و تبلیغاتش فقط در حد اطلاع رسانی عمل میکنه.