بازاریابی سیاسی // واژه ها و عبارات کوچک هم می تواند روند کار را تغییر دهد

بحث بازاریابی سیاسی به فراخور موضوعات سیاسی از جمله انتخابات و رویدادهایی این چنین بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. امروز می خواهم در مورد تاثیر واژه ها و عبارات و شعارها در فضای سیاسی نمونه ای را مطرح کنم که بعدا می تواند روند آرای افراد را وارونه کند. باید دانست که تک تک عبارات در موفقیت یا شکست کاندیداها نقشی اساسی دارد. برای مثال به مورد واقعی زیر توجه کنید.

در ۱۹۹۲ کلینتون اساس گفتگو را بر پایه اقتصاد گذاشت. جورج بوش فکر می کرد او و ریگان اوضاع اقتصادی را سروسامان داده اند. لذا می کوشید با صحبت در مورد چیزهای دیگر برای خود محبوبیت ایجاد کند.کلینتون دریافته بود هنوز بسیاری از آمریکاییانِ طبقه متوسط زیر فشار اقتصادی هستند. بنابراین شعار «نادان مهم اقتصاد است» را انتخاب کرد. معنای آن این بود که اگر شما و خانواده­تان در شرایط خوبی نیستید پس وضع باید تغییر کند. کارشناسان معتقدند همین امر موجب پیروزی کلینتون در انتخابات ۱۹۹۲ شد …

[مطلب بالا فرازهایی از کتاب بازاریابی و تبلیغات سیاسی نوشته خودم است که انتشارات مهربان آن را به چاپ رسانده است. برای مطالعه بیشتر به این کتاب مراجعه کنید.]

آیا شما با مطالب بالا موافقید ؟


27 thoughts on “بازاریابی سیاسی // واژه ها و عبارات کوچک هم می تواند روند کار را تغییر دهد”

  1. با عرض سلام خدمت جناب آقای دکتر محمدیان و اهالی کافه بازاریابی
    کاملا با صحبت های شما موافقم. نه تنها در وادی سیاست بلکه در سایر زمینه ها عباراتی که افراد استفاده می کنند نقش بسیار کلیدی دارد.به نظر من افرادی توانایی تاثیر گذاری و قانع کردن دیگران را دارند که بسیار خوب می دانند چه زمانی و از چه عبارت هایی استفاده کنند که در نهایت منجر به پیروزی آنها در هر فعالیتی می شود.

  2. با سلام خدمت جناب دکتر محمدیان و دوستان خوب کافه ای
    به نظرم پیروزی در انتخابات از اونجایی که هیچ عملی توسط نامزدها نمیتونه صورت بگیره که بتونه مصداق وعده های آنها باشه در نتیجه فقط کلمات هستند که میتونن وعده های محقق نشده آینده رو تحقق یافته نشون بدن. کلمات به نظر من قدرتمندترین ابزاریست که انسان میتونه برای تاثیر بر ذهن دیگران استفاده کنه. کما اینکه کلمات درست میتونن یک انسان رو از بین ببرند و یا او رو به عرش یا در این کیس به ریاست جمهوری برسونن. اصولا ذهن افراد عامی آماده پذیرای کلمات است اما بنا به شرایط، پذیرای کلماتیست که نیاز دارند بشنوند. بنابراین وقتی که در ذهن مردم محل قرار گرفتن اشکال خاصی از کلمات وجود دارد تا بتونن تصویر پازلی که میتونه نوید بخش آرامش و آسایش آیندشون باشه، تنها کار ما اینه که شکل درستی از کلمات رو تقدیمشون کنیم. حالا هرچقدر نحوه تقدیم ما از هر نظر بهتر باشه جایگاه و تاثیر اون کلام بهتر خواهد بود.
    بسیار ممنونم از مطلب آموزندتون جناب دکتر

  3. سلام آقای دکتر
    یادمه وقتی این کتاب رو می خوندم اصلن فکر نمی کردم سیاست مدارهای بزرگ از چه تکنیک های تبلیغاتی استفاده می کنن. کتاب خیلی جالبی هست. از اونجایی که مخاطبین سیاست مدارها همه اقشار جامعه هستند خیلی مهمه که در انتخاب شعارها و سخنرانی هاشون به ترکیب درستی از جملات و اهداف عامه پسند و کارشناس پسند برسن که فکر می کنم برای رسیدن به این مسئله باید مطالعه و تلاش زیاید صورت بگیره.

  4. این همان شناخت شرایط و عمل پس از آن است، مشخص می باشد جامعه هدف به خوبی برای کلینتون مشخص شده و محصولش که همان جمله است را به آنها فروخته. گاهی گفتار بیش از آن اهمیت دارد که نشان می دهد.

  5. سلام خدمت جناب آقای دکتر محمدیان
    کتاب مدیریت بازاریابی کاتلر ویرایش ۱۴ رو که نگاه می کردم در آغاز فصل از کمپین انتخاباتی باراک اوباما نوشته بود : “کمپین ریاست جمهور باراک اوباما ترکیبی از سیاستمدار کاریزماتیک، پیام قدرتمند از امید، و برنامه مدرن بازاریابی کاملاً یکپارچه بود”
    در این جمله هم مشخص هست که نقش عبارات در پیام ها و اسوگان ها چقدر حائز اهمیت می باشد.
    در کل شعارها و پیام های تبلیغاتی که ساخته شده از همین عبارات قدرتمند هستن فلسفه وجودی برند رو واضح و مشخص بیان می کنند

  6. درود بر استاد گرامی
    بازاریابی سیاسی برای کشورها و روسای حکومتی اهمیت زیادی دارد به خصوص در امریکا که ۲حزب کاملا رو در رو وجود دارد که از قدرت های تقریبا یکسانی برخوردارند و افراد باید اسلوگان هایی را انتخاب کنند که در آن کلمات موجب کج فهمی افراد نشود و همین طور بیانگر نیاز و خواسته عموم افراد باشد، چون بازاریابی سیاسی هدفش جذب افراد یک کشور است پس بازار هدف بسیار کلانی است و این امر موجب می شود که اهمیت آن را هرچه بیشتر کند.

  7. سلام خدمت استاد عزیزم دکتر محمدیان
    یادمه جایی از قلم خودتون خوندم که ما در دنیای کلمات زندگی می‌کنیم و کمی فلسفی‌تر این جمله معروف به ذهنم می رسه که “در آغاز تنها کلمه بود .”
    انتخاب درست کلمات و استفاده به جا از اونها مهم‌ترین عامل در تاثیرگذاری روی ذهن مردمه و این نه فقط در شعار‌های تبلیغاتی که در گفتار و مکالمات روزمره ما هم اهمیت خاص خودش رو داره.
    مسلما مبنای اعتماد به کاندیداهای سیاسی هم چیزی جز این کلمات نیست.

  8. سلام به استاد عزیزم

    من که فوق العاده به این بازاریابی برای جمع آوری آرای مردمی اعتقاد دارم.
    شاید اینکه پس از پایان بسیاری از انتخابات ، از فرد یا موضوع انتخاب شده تعجب می کنیم که مطمئنا بفرد یا موضوع منتخب از این شیوه تبلیغات به صورت درست (یعنی اصولی نه اینکه صرفا در جهت صحیح باشد) ااستفاده است.
    و البته نکته جالب اینکه بعضی مواقع و با گذشت زمان، می توان با یک حساب سرانگشتی زوایای پنهان این شعارهای به ظاهر ساده یا جذاب را بهتر درک کرد.
    اگر شعارهای تبلیغاتی در سایر کسب و کارها و محصولات هم به این دقت و زیرکی انتخاب شود و از این سهل انگاری ها و نگاه های کوته نظرانه در استراتژی تبلیغاتی دوری کنیم، احتمال موفقیت در کسب سهم بازار و رقابت نیز بیشتر می شود. چیزی که واقعا محصولات ساخت ایران به ان احتیاج دارد!!!

  9. سلام خدمت جناب آقای دکتر و دوسنان کافه
    از خوندن کتاب بازاریابی و تبلیغات سیاسی بسیار آموختم و لذت بردم. قلم آقای دکتر واقعا شیوا و تحسین برانگیزه.
    معتقدم که نه تنها انتخاب تک تک عبارات و کلمات بلکه تمامی حرکات بدنی و فیزیکی نامزدها در فضای سیاسی باید هدفمند و دقیق باشد و در این زمینه هیچ علمی به اندازه بازاریابی نمی تواند راهگشا باشد.

  10. سلام خدمت جناب آقای دکتر محمدیان
    بهترین فضا جهت درخواست دیدار در حد چند دقیقه رو اینجا یافتم.
    در صورت امکان دستور بفرمایید ، به چه نحوی امکان برقراری ارتباط با حضرتعالی رو دارم.
    وأما راجع به سوْال، با توجه به عدم اطلاعات کافی از swot و همچنین pest موضوع مورد نظر
    میتونم فقط به انتخاب خوب متن بر أساس شناخت درست فرهنگ جامعه مورد هدف اشاره کنم.
    بدیهی است ، اقتصاد بدون توجه حتی به گروه خاصی از جامعه که زیر فشار احتمالی هستند،
    موضوعیست که بخودی خود پتانسیل بسیار زیادی رو بجهت درگیر کردن زندگی تمام گروه ها در جامعه
    با به مشارکت کشاندن آنها در تعیین آینده شان، داراست . ضمن آنکه میتوان مواردی همچون سیاست را در
    سایه داشتن یک اقتصاد قوی، مدیریت کرد. با اقتصاد پویا، مسایل اجتماعی نیز، بهت. قابل کنترل است.
    موضوع بسیار فضای بازی را داراست، که از حوصله در این فضا، خارج است. سپاس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *