بیسکوییت گرجی // تبلیغاتی که باید به احترامش ایستاد … ولی زود نشست!! // یک سیمرغ بلورین به همراه یک کارت زرد

برند گرجی برای من از زمانی متفاوت جلوه کرد که در یک حرکت متفاوت اقدام به کاراکترسازی کرد و روحیه سنتی خود را فراموش کرد و قدم بر عرصه تبلیغات خلاقانه و متقاوت گذاشت. حرکتی که انچنان که باید و شاید از سوی بازار تبلیغات مورد توجه قرار نگرفت ولی اعتقاد دارم مثل تمام کارهای خوب بالاخره راه خود را باز می کند. کار در فصل جدید تبلیغات گرجی در حوزه Mass Media با خلق کاراکترهای بیسکویتی در موقعیت های مختلف شروع شد و به شکلی دوست داشتنی در رسانه های محیطی رخ به مخاطب نشان داد و الحق هم توانست خوب دیده شود. کاراکترهایی که در در پس زمینه ای گرم و بیسکوییتی و با یک شعار و کوتاه و دوست داشتنی “وقت گرجی نظر مخاطب را به خود جلب می کند. این برند در دوره جدید تبلیغاتیش با خلق شخصیتهای بیسکوییتی توانسته رنگ و رویی جدید به برند خود بدهد.

۲۰۱۵-۰۷-۱۲_۲۳-۴۷-۳۰

از سوی دیگر اینستاگرام به عنوان یکی از شبکه های اجتماعی معروف و مجاز ایران، این روزها میزبان برند گرجی است. فعالیتهای مبسوط این برند در شبکه های اجتماعی سر و صدایی به پا کرده و طرفدارهای زیادی را برای خود جلب کرده است. بحث مدهای تبلیغاتی را اگر یادتان باشد در چند یادداشت قبل با هم بررسی کردیم این روزها پیج ایسنتاگرام بیسکوییت گرجی هم یواش یواش در حال تبدیل شدن به یکی دیگر از مدهای تبلیغاتی ایران است.  این موضوع را در همنشینی با کارفرمایانی که با ایشان سر  کار دارم به خوبی می بینم که اساسا این سبک رفتار تبدیل به یک اپیدمی شده است. بیسکوییت گرجی در پیج اینستاگرام خود با خلق تصاویری ساده ولی دوست داشتنی و با بسط یک ایده ساده یعنی عکس العمل فعالانه به رویدادهای تقویمی ایران و جهان دل خیلی ها را برده است.

۲۰۱۵-۰۷-۱۲_۲۳-۵۰-۵۴

 

۲۰۱۵-۰۷-۱۲_۲۳-۵۱-۲۰

 

در مورد گرجی (به ویژه بخش دیجیتالی آن) این روزها در رسانه های مختلف زیاد بحث می شود از مصاحبه و نقد یا ذکر خاطره و تقدیر و تشکر. اما چیزی که کمتر به آن اشاره شده عدم انسجام بین رفتار دیجیتال مارکتینگ این برند با کاراکترهای خلق شده در رسانه های سنتی است. به گونه ای که اثر کمرنگی از کاراکترهای خوب و دوست داشتنی این برند در شبکه های اجتماعی است در واقع ارتباطی نیست. از سوی دیگر تشابه رفتار اینستاگرامی این برند با یکی از برندهای معروف دنیا در صنعت بیسکوییت شایسته یک کارت زرد برای این برند است هر چند که از سوی پیش برندگان کمپین دیجیتالی ان اعتقاد بر الهام گیری از فعالیتهای برند oreo است. راستی نظر شما در مورد فعالیتهای تبلیغاتی برند گرجی چیست؟ ایا این کارت زرد را شایسته آن می دانید؟

۲۰۱۵-۰۷-۱۳_۰۰-۰۲-۰۸ ore-mt-everest-ibelieveinadv Oreo_3D_ibelieveinadv Oreo_Color_TV_ibelieveinadv oreo_jaws oreo_Man-on-the-Moon Oreo_Pac_Man_ibelieveinadv oreo_Prohibition Oreo_Rock_N_Roll_ibelieveinadv Oreo_Saturn_ibelieveinadv Oreo_Soccer_ibelieveinadv Oreo_Text_Messaging_ibelieveinadv Oreo_Yo_Yo_ibelieveinadv

 


23 thoughts on “بیسکوییت گرجی // تبلیغاتی که باید به احترامش ایستاد … ولی زود نشست!! // یک سیمرغ بلورین به همراه یک کارت زرد”

  1. سلام
    ابتدا لازم میدونم که تشکر کنم از مطالب خوب و تحلیل های به جایی که دارید من تازگی با سایت شما آشنا شدم و گفتم مراتب قدردانی خودم را اعلام کنم.اما در مورد تبلیغات گرجی چیزی که من درک میکنم از این شیوه ی تبلیغ اینه که یک انسجام و هماهنگی ای بین تبلیغات گرجی و حضور ان در شبکه ی اینستاگرام نمیبینم البته خلاقیت های بسیار ارزنده ای به خرج داده اما به نظر من در یک راستا نیستند.

    1. ممنون جناب سفایی
      دقیقا بحث انسجام نداشتن مساله اصلی در فعالیتهای تبلیغاتی گرجی است
      البته این را هم باید اشاره کنیم که این مبحث زمانی بیشتر مورد تاکید است که واقعا پتانسیل حضور موثر کاراکترها در شبکه های مجازی دیده می شود.

  2. سلام
    اتفاقا منم پیجشون رو فالو کردم. طرحهاشون برام خیلی جذاب هست. تا قبل خوندن مطلبتون نمیدونم شبیه یک برند خارجیه. اما بازهم جذابیتش پابرجاست.چون کلیت کار کپیه. اما پشت هر عکس در صفحه اینستاگرام یک فکر خوابیده و من اینو می پسندم. چون اون فکر دیگه کپی نیس. و از ذهن طراح تولید شده.
    مثل این عکس

    1. ما در کافه بازاریابی سعی می کنیم در نقدها مثبت و منفی را با هم ببینیم تا زحمت دوستان زیر سوال نرود
      این کمپین نقاط مثبتش از منفی اش بیشتر است ولی …

  3. آقای مجتبی محمدیان از مطلب بالا لذت بردم و به نظرم کمک می کند که کارهای گرجی حتی توسط کسانی هم در جامعه بازاریابی که ندیده اند بهتر دیده شود و مورد تحلیل قرار گیرد.
    روی هم رفته کار این شرکت ارزشمند است. البته هر ایده اصیلی ارزش بلامنازع بیشتری دارد.

  4. سلام، بنده نزدیک به دو ماهی هست که پیج بیسکویت گرجی را دنبال می کنم. برخی از تصاویر و بازآفرینی مناسبتهای تاریخی برایم بسیار جالب توجه بوده است. بواسطه ارتباط کاری و دوستان، از برخی غعالیتهای بازاریابی و تبلیغات برخی شرکتها خبر دارم، همه آنها صحبت از نوآوری و خلاقیت در تبلیغات می کنند ولی باز هم نتیجه کار به همان راه های تکراری گذشته ختم می شود. به نظر من بیسکوییت گرجی با صرف هزینه بسیار اندکی نسبت به سایر رسانه، توانسته خلاق، نوآور و تاثیر گذار باشد. به نظر بهتر خواهد بود اگر تلاش شود تا برای این پیج فالورهای بیشتری جمع شوند و تععامل آنها با این پیج بیشتر شود.

  5. با سلام
    جناب مجتبی محمدیان عزیز
    طراح شخصیت های گرجی بنده هستم که این مجموعه کاراکتر ها در کانون ایران نوین توسط بنده طراحی شد (دارای اصالت طراحی می باشد) اما بعد اذ مدتی یگ گروهی ، کار را بدون اجازه هماهنگی با کانون اقدام به ساخت مجموعه اینستاگرام نمودند. به همین دلیل کپی بودن طرح های اینستاگرام هیچ ربطی به مجموعه کاراکترهایی که در فاز اول محیطی گرجی توسط من و در کانون ایران نوین انجام شد ندارد. ممنون میشم که تفکیک بفرمایید این دو بخش رو
    با سپاس

    1. جناب طیرانی عزیز
      پیش از این در زمینه کمین گره ها و همچنین تبلیغات بیمه ما با شما هم کلام بودم و از کیفیت کارتان اطلاع دارم
      کاملا از کم و کیف کار اطلاع دارم
      و سعی کردم این دوگانگی را در متن هم مورد اشاره قرار دهم
      در متن به نوعی به اصات و حرکت خوب شما و شرکت ایران نرین اشاره کردم
      البته همین نظری هم که شما نوشتید موضوع را یرای هم روشن و تفکیک می کند

    2. آقای طیرانی عزیز، فکر نمی‌کنم دلیلی داشته باشه که شرکتی به عظمت بیسکویت گرجی برای راه‌اندازی حساب اینستاگرام و ورود به مبحث دیجیتال مارکتینگ بخواد از کانون ایران نوین اجازه بگیره. بیسکویت گرجی در سال گذشته کمپین بسیار خوبی داشت ولی این ادعای شما که می‌فرمایید طراحی کاراکترها «اصالت طراحی» دارد مضحک است. هم طرح و هم تگ لاین کمپین (خانواده‌ی دوست داشتنی گرجی) کپی کمپینی است که در سال ۲۰۱۰ یک آژانس روسی برای یکی از برندهای شرکت Kellogs اجرا کرده. در اون کمپین هم که تگ‌لاینش Lyubyatovo Family است دقیقا با کاراکتر سازی محصولات این برند که بیسکویت هستند تبدیل به کاراکترهایی بسیار شبیه به کاراکترهایی شده‌اند که به ادعای شما اصالت طراحی دارند و تشابه عینی تگ‌لاین کمپین هم جایی برای تردید باقی نمی‌گذارد. جزییات این کمپین را در لینک زیر می‌توانید مشاهده بفرمایید:
      https://www.behance.net/gallery/Lyubyatovo-Family/1156541

      اکانت اینستاگرام بیسکویت گرجی طرح‌های جذابی دارد و البته انتقاداتی هم به آن وارد است ولی هیچ کدام از طرح‌ها کپی و سرقت هنری نیستند. از ایده‌ی گرامی داشتن و یادآوری مناسبت‌های مختلف پیش از بیسکویت oreo شرکت Google‌ استفاده کرده و هنوز هم می‌کند. این را شخص یا اشخاصی که تولید محتوای گرجی را برعهده دارند نیز در جایی گفته‌اند. هرچند که مشخص است Best Practiceهای دنیا را به دقت بررسی کرده‌اند و می‌توان گفت الهام گرفته از بیسکویت Oreo و تحت تاثیر این برند هستند اما تا جایی که من بررسی کردم هیچ کدام از طرح‌ها کپی نیستند و این اتهام به ایده (!) و طرح‌های شما بیشتر وارد است تا به طرح‌های اینستاگرام بیسکویت گرجی

      ممنون

      1. جناب ضیایی
        اتفاقا داشتم یک یادداشت دیگر می نوشتم در مورد همین برند گرجی با این مضمون که از خوانندگان به خاطر “مهر تایید زدن بر عملکرد تبلیغاتی گرجی” عذر خواهی کنم.
        زمانی که تبلیغات این برند در دو بخش دیجیتال و عیر دیجیتال لانچ شد ابتدا لذت بردم اما بعد از مدتی و با توجه به تبلیغات oreo فقط به بخش سنتی آن احترام گذاشتم چرا اعتقاد داشتم بخش دیجیتال ان ایده اورجینالی ندارد. (لطفا اجازه دهید که نپذیرم ایده دیجیتالی ان گرته برداری است. گوگل و oreo هر دو به رویدادها عکس العمل نشان می دهد اما هر کدام با سبک و سیاق خودشان. که اگر چنین باشد پس به راحتی می توان”Have a Break, Have a Kit Kat” با مثالهای ایرانی هم پیاده کرد. legh f’dl “Have a Break, Have a rangarang”)
        اما بگذارید کمی رو راست و راحت باشیم الان اعتقاد دارم هر دو بخش اورجینال نیست.

        حال سوال: ایا کپی بد است؟ آیا با این تفاسیر از ارزش کارشان کم می شود؟
        در این مورد زیاد بحث شده . عده ای موافق و عده ای مخالف / به اعتقادم در مورد بحث کپی در تبلیغات تنها چیزی که به قاطعیت می توان گفت این است که “اگر کپی می کنید لطفا برای کارتان کنفرانس مطبوعاتی نگذارید”. دوباره تاکید می کنم : لطفا برای کارتان کنفرانس مطبوعاتی نگذارید. لطفا در مورد استراتژی و تیم خلاقه “شو” ندهید. فقط کپی کنید و سودش را ببرید سخن پراکنی نکنید. تنها چیزی که به قاطعیت می توان گفت همین است اتفاقی که در مورد گرجی نیفتاد و …
        فکر می کنم حالا حالا این بحث یعنی کپی در تبلیغات قابل حل نباشد. یعنی یک عده دایم ان را نفی و عده ای مهر تایید بزنند. باز هم این که چیزی نیست. امر آزاردهنده ان است که:
        “واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می کنند
        چون به خلوت می روند ان کار دیگر می کنند”

        راستی تصاویر oreo را یک بار دیگر ببینید. اگر کمی قرار باشد مهربانانه عمل کنیم باید بگویم احتمال اینکه کاراکترسازی از بیسکوییت در آن واحد به ذهن دو ایده پرداز برسد خیلی بیشتر است تا این کمپین دیجیتال گرجی 🙂 یعنی باید کمی باید با بخش عیر دیجیتال تبلیغات گرجی مهربان بود.

        1. تا حد زیادی باهاتون موافقم جناب محمدیان. لینکی که در کامنت قبلی فرستادم رو در یک گروه تلگرامی دیده بودم و وقتی دیدم که طراح طرح‌ها داره از اصالت آثارش حرف می‌زنه گشتم و پیداش کردم که اینجا هم قرارش بدم.
          البته در این با شما هم عقیده نیستم که کاراکتر سازی از بیسکویت اتفاقی به ذهن دو ایده‌پرداز رسیده باشه. چون تگ‌لاین هر دو کمپین هم دقیقا یکی است. یکی «خانواده گرجی» و دیگری «خانواده Lyubyatovo» و علاوه بر آن فرم دست‌ها و پاها و همچنین چشم‌ها هم بسیار شبیه همدیگر هستند. هرچند کیفیت کار اثر ایرانی هرگز به گرد پای اصل اثر هم نمی‌رسد.
          در اینستاگرام هم البته ایده بسیار نزدیک است و تردیدی نیست که استراتژی از oreo برداشته شده. من اخیرا به جمع دنبال‌کنندگان حساب اینستاگرام بیسکویت گرجی پیوستم و طرح‌های قدیمی را ندیده بودم. طرح‌های اولیه کاملا یادآورنده‌ی بیسکویت oreo است هرچند طرح‌های جدید هیچ نشانی از oreo ندارد و به نظر می‌رسد دوستان مسیر خودشان را پیدا کرده‌اند.
          به امید روزی که ایده‌های ناب و اوریجینال را از هنرمندان ایرانی شاهد باشیم. ایده‌هایی که قدرت جهانی شدن داشته باشند و باعث سرافرازی همه‌ی ما شوند.

    3. به نظرم این نحوه طراحی و تبلیغات نتیجه منفی برای گرجی بدنبال خواهد داشت، حالا طراحی این مجموعه با شما بوده باشه یا با هر کس دیگه ای، این طراحی نبوده بنظرم فاجعه تبلیغاتی بوده که در مدت زمان بشدت به ضرر گرجی تموم میشه! متاسفانه مارکت ایران پر شده از کسانی که فقط تصور طراحی دارن و اصالتاً طراح نیستن!

  6. سلام. با اینکه خلاقیت حد و مرز ندارد ولی دنیای امروز هم دنیایی است که نوآور بودن و پدید آوردن چز جدید کاری تقریبا محال است. بالاخره یک جایی از دنیا یک کاری شبیه انجام شده است ولی اینکه در یک صنعت مشخص و شاخص آن صنعت که الگوی آن برای محصولات مشابه در کشور است کاری را انجام دهد و مشابهش در همان محصولات تکرار شود مسلما اتفاقی نیست. با توضیحات آقای طیرانی می شود نتیجه گرفت که این سازمان هم شاید مدیران غیر هنری و برندی با نفوذی دارند که مالی را مقدم بر خلاقیت و نو آوری می دانند (البته این یک فرضیه مبتنی بر تجربه است) به هر حال آنچه مهم است این است که همین الگو برداری هم در این صنعت توسط رقبای گرجی انجام نشده و هنوز اندرخم کوچه های سنت و فروش خودشان هستند و وارد دنیای پر فراز و نشیب برند و رقابت در عرصه مجازی نشده اند. اگر oreo این کمپین را دارد برای این است که می خواد به ناخودآگاه مشتری تاریخچه و قدمت خود را القا کند و نمی دانم آیا گرجی هم آگاهانه این کمپین را کپی برداری کرده و یا فقط لیدر بودن oreo برایش مطرح بوده است. که البته به نظر می رسد احتمال مورد دوم بیشتر باشد.

  7. درود بر مجتبی عزیز
    مثل همیشه عالی و جذاب.
    یاد داستان رقابت های درون سازمانی بانک ها افتادم. که برخی بیلبورد ها را مدیریت فلان بخش می زد و برخی را روابط عمومی همان بانک.
    به هر حال هردو بخش سنتی و اینتستاگرامی حیف شدند…
    مرسی برای مطلب جذابت

  8. از رنگ تا رنگ
    این عنوان مطلبی بود که دوست داشتم برای بیسکویت گرجی بنویسم که خوشبختانه این مطلب رو آقای محمدیان گذاشتند. رعایت معیارهای اخلاقی و انصاف برای محصولی که در حال تبلیغ آن هستیم همیشه از چالش های اساسی این صنعت بوده است. این موضوع که شما قصد دارید با رنگ و لعاب تبلیغات مصرف کننده را جذب نمایید، در صورتی که سایر ساز و کارهای شرکت کیفیت لازم را ندارند. به عنوان فردی که در صنعت غذا در حال فعالیتم و ارادت ویژه ای به شرکتهای این حوزه دارم، با موضوع ناراحت کننده ای در مورد این برند مواجه شدم. دو سه ماهی از اجرای تبلیغات جدید گرجی می گذشت که تحت تاثیر آن تصمیم به امتحان این برند گرفتم. ولی متاسفانه در اولین بیستکویت داخل بسته سنگ نسبتا بزرگی زیر دندان آمد که خوش شانسی بود که موجب شکستنش نشد. با قصد آگاه کردن شرکت به شمارههای روی بسته زنگ زدم که آنها نیز اشتباه بود. با پرس و جو شمارههای اصلی پیدا شد. ولی متاسفانه هیچ فردی در شرکت پاسخگو نبود. و با دو بار زنگ زدن من پیگیر موضوع نیز نبودند.
    حالا سوال اینجاست که آیا نباید پیش از دست زدن به چنین تبلیغات وسیع و re-branding ابتدا به زیرساختهای اساسی ارتباطی خود توجه نماییم؟ و یا با اجرای internal branding ابتدا سطح آگاهی و انگیزه کارکنان خود را افزایش دهیم؟

  9. من به عنوان یک مخاطب که تخصص خاصی نداره فکر می کنم کار گرجی بیشتر ایده برداری باشه تا کپی برداری.
    ایده برداری و تقلید از الگوها در ابتدای کار برای هر فعالیتی امری عادی محسوب می شه.
    مثلن همین سایت شما، آیا از همون ابتدا همه چیزش رو خودتون از صفر طراحی و پیاده سازی کردین؟ خیر. قطعن بسیاری از قسمت هاش از طراحی بصری گرفته تا محتوایی که بهش می پردازید از جایی الهام گرفتید و بعد بر اساس نیاز خودتون برای خودتون شخصی سازی کردید. این یه موضوع عادیه و چیزی از ارزش های یک کار کم نمی کنه.

  10. سلام
    یه سوال
    چرا در بیسکویت چهره ها، چهره های کارتون های آمریکایی پر رمز و راز رو ساختید و تبلیغ کردید؟ می تونم با طراح بیسکویت چهره ها صحبت کنم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *