لیست کاملی از سلبریتی های ایران در تبلیغات // روایتی از حضور چهره های مشهور در تبلیغات// این مجموعه را کامل و سپس نقد کنیم

چهره های سرشناس ایرانی از چه زمانی در تبلیغات حضور پیدا کردند؟ تبلیغات کدام برندها با افراد معروف را به خاطر داریم؟ آیا شنیدن نام یا دیدن تصویر آن چهره ی سرشناس برای ما تداعی کننده و یادآور نام برندی که مبلغ آن بوده، می باشد؟ موفق ها کدام یک بودند؟ اصلا باید بین ارزش برند شخصی چهره مشهور و برند مورد تبلیغ همخوانی و ارتباطی وجود داشته باشد؟ یک سلبریتی با چند شرکت می تواند همکاری کند؟ افرادی که برای برندها تبلیغ کرده اند آیا به محصول اعتبار داده اند و باعث بالا رفتن ارزش و معرفی یا یادآوری بهتر آن شده اند؟ بعد از گذشت چند سال صرفا حضور فرد معروف در تبلیغ را به خاطر می آوریم یا برند شرکت را هم پررنگ در ذهن داریم؟ اصلا نگاه به این مقوله باید بلندمدت باشد یا کوتاه مدت؟ …

داستان حضور چهره های سرشناس در تبلیغات ایران سابقه‌ ای طولانی دارد. موضوعی که همیشه موافقان و مخالفان خودش را داشته و البته قانون هم با ابهام از آن سخن گفته است. در سالهایی حضور ورزشکاران، هنرمندان و خواننده ها در تبلیغات به اوج رسید ولی در دوره هایی هم موانع و ممنوعیت هایی لحاظ شد و حتی این حضور قبیح تلقی گردید. سوالی که مطرح می شود این است که آیا این استفاده از ابزارهای فرهنگی هنری و ورزشی به چرخاندن چرخ اقتصاد کمک می کند و بر تجارت شرکت ها تاثیرگذار هست، یعنی همان اتفاقی که در کشورهای صنعتی می افتد و موضوع عجیب و غریبی نیست و کاملا هم مرسوم است یا طبق نظر مخالفان بر تجارت بی تاثیر است و فقط جیب عده ای را پر می کند؟

.

اگر تصاویری از هرکدام از این تبلیغات قدیمی در اختیار دارید در قسمت نظرات برای هم کافه ای ها بگذارید.

.

از سال ۱۳۵۸ براساس یکی از بندهای آیین نامه تاسیس و نظارت بر نحوه ی کار و فعالیت های کانون های تبلیغاتی، استفاده از تصاویر و عناوین مقامات عالی رتبه ی مملکتی و تمثال پیشوایان مذهبی و شخصیت های تاریخی و فرهنگی کشور در آگهی هایی که هدف آن ها ارائه ی کالاهای مصرفی و خدمات مشابه بود ممنوع اعلام شد. بنابراین در دهه شصت حضور ورزشکاران و هنرمندان در تبلیغات بسیار کمرنگ شد. دهه هفتاد و به طور مشخص سال ۷۶ بود که کریم باقری بعد از راه یافتن تیم ملی ایران به جام جهانی این تابو را شکست و با شرکت داروگر برای تبلیغات قرارداد بست که با اعتراض های عجیبی مواجه شد.

تا سال ۸۲ هیچ وقت تصویری از بازیگران سینما بر بیلبوردها نرفته بود. تنها یکی از شرکت های تولید کننده لباس چرم به صورت محدود از جمشید هاشم پور برای تبلیغات در حد بروشور و کاتالوگ استفاده کرده بود.

بازار تبلیغات رفته رفته گرم شد. جمشید مشایخی و ابراهیم میرزاپور کولر گازی اجنرال را تبلیغ کردند. جمشید مشایخی مورد اتهام قرار گرفت، با این فرض که اجازه داده بود از او استفاده ی ابزاری بشود و شانش پایین بیاید.

 

بهرام رادان محصولات صوتی و تصویری کره ای و آریا تله کام و محمدرضا گلزار برند تولید کننده ی پوشاک مردانه یعنی ایکات را تبلیغ کردند.

اوج اعتراض ها زمانی بود که بنیامین بهادری با شرکت لوازم خانگی بیم قرارداد بست و تصاویرش بر بیلبوردها دیده شد. کار به جایی رسید که نه تنها تبلیغات او را جمع کردند بلکه برای سایرین هم محدودیت هایی در نظر گرفته شد. به هر حال موسیقی است دیگر!

با اینکه قانون همچنان غیر شفاف بود و سلیقه ی افراد در تعبیر و تفسیر و به کارگیری قانون متفاوت و مخالفان هم پا برجا، ولی در دهه ۸۰ از چهره های سرشناس دیگری هم در تبلیغات استفاده شد. مثلا:

احمدرضا عابدزاده برای موتورسیکلت تلاش،

حمید گودرزی یرای یک برند لباس چرم،

پژمان بازغی پوشاک مردانه ایکات،

مهران مدیری چای عرفان،

mehran

محمدرضا فروتن منطقه تجاری خلیج فارس،

ایرج نوذری شرکت فرش ستاره کویر یزد،

بابک حمیدیان، علی صادقی، رضا داودنژاد و یوسف تیموری یک شرکت آب معدنی،

محمدرضا شریفی نیا یک برند دوربین عکاسی،

حمید استیلی، افشین پیروانی و علی پروین برای جورابان،

 مهدی سلوکی برای یک مارک دهان شویه،

 مهدی مهدوی کیا برای آیوا،

و علی کریمی هم کن وود را تبلیغ کرد.

سال ۸۶-۸۷ بود که حسین رضا زاده رکورد شرکت در تبلیغات را هم شکست! آب معدنی واتا، شرکت کامیون سازی و روغن های صنعتی بهران، و از همه جالب تر و بحث برانگیزتر بنگاه معاملات املاک رابینسون در دوبی. حضوری که تا مدتها حرف و حدیث را به دنبال خود داشت.

Rezazadeh

در ادامه علی انصاریان و علیرضا نیکبخت واحدی پوشاک آرین جین را تبلیغ کردند.

در سالهای اخیر هم پوریا پورسرخ  برای مون بلان و پوشاک آلیزه تبلیغ کرد،

همین طور جواد نکونام برای روغن موتور کاسپین،

امیر علی دانایی که از دنیای مدلینگ و تبلیغ برای پوشاک آقایان وارد عرصه بازیگری شد و در تبلیغی از مسواک رویال حضور پیدا کرد،

رضا یزدانی و بهرام رادان برای نوین چرم،

و سیروان خسروی برای اکس تبلیغ کردند.

در این بین حضور خانم ها در تبلیغات با محدودیت های بیشتری روبه رو بوده است و جز موارد معدود شاهد حضورشان نبوده ایم.

حضور نیکی کریمی در تبلیغات مون بلان،

این تبلیغات از سوی بهنوش بختیاری هم جالب توجه بودند.

تبلیغات لوازم خانگی کن وود با حضور ژیلا صادقی،

Zhila

اخیرا هم مهناز افشار برای تبلیغ یک برند ساعت تبلیغ می کند.

 از جدیدترین تبلیغات هم می توان به همکاری محمدرضا گلزار برای تبلیغ گام باتلر اشاره کرد.

به نظر می رسد فضا برای حضور چهره های مشهور در تبلیغات کمی بازتر شده است، اما باید دید در ادامه این مسیر پر فراز و نشیب چگونه ادامه پیدا خواهد کرد.

…………………………………………………………………..

از شما عزیزان می خواهم به سوالات ابتدای این یادداشت فکر کنید و هر نکته ای که به ذهنتان رسید را با دوستان خود در کافه بازاریابی در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید. همین طور اگر در آرشیو خود تصاویری از تبلیغات چهره های مشهور ایرانی داشتید ارسال بفرمایید.

…………………………………………………………………..


40 thoughts on “لیست کاملی از سلبریتی های ایران در تبلیغات // روایتی از حضور چهره های مشهور در تبلیغات// این مجموعه را کامل و سپس نقد کنیم”

  1. سلام
    ممنون از مقاله جالب و جامعتون.
    یه انتقاد به وب سایت کافه مارکتینگ داشتم اونم اینه که بخش تماس با ما نداره.
    برای همین اینجا مینویسم:
    لطفا درمورد این مطلب اطلاع رسانی کنید

    ممنون

  2. با سلام
    به نظر من تبلیغات به وسیله ی افراد سر شناس یک جور اعتبار بخشیدن به آن محصول می باشد . چرا که خود من در رابطه با بعضی از کالا ها این گونه فکر کردم مثل تبلیغ بهرام رادان برای نوین چرم . ولی زمانی این اعتبار بخشیدن کارا خواهد بود که آن محصول در عمل یک محصول با کیفیت و تأیید شده ای باشد.

    1. سلام خانم انتیکی نژاد
      درباره ی بعضی کالاها با شما موافقم ولی متاسفانه به نظرم انتخاب برخی از این چهره ها فکرشده نبوده و اعتبار برند به مراتب بالاتر از سلبریتی بوده و انتخاب برخی از چهره ها بدون هیچ تناسبی صورت گرفته، یعنی سلبریتی با محصول مورد تبلیغ هیچ ربطی به هم ندارند. در خصوص کیفیت محصول فرمایش شما کاملا درسته. مرسی که همراهی کردید

  3. باید اعتراف کنم که توی خیلی از عکس ها ، محصولات از سلبریتی ها برایم آشناتر بودند!!!! البته وقتی تیتر را دیدم اولین تصویر جناب آقای مشایخی روی بیلبورد بود ولی نوع محصول را یادم نیامد. بعد آقای گلزار و ایکات که البته این را یادم بود که آن زمان آقای گلزار سلبریتی نبودند و از همین بیلبوردها بود که این مسیر برایشان باز شد. اما در مورد سوالات ۱- حتما باید بین ارزش برند شخصی چهره مشهور و برند مورد تبلیغ همخوانی و ارتباطی وجود داشته باشد مگر اینکه پیام محتوایی طنز داشته باشد. ۲- یک سلبیریتی با چند برند می تواند همکاری کند را شاید بهتراست بگوییم در چه بازه زمانی؟ یعنی یک سلبیریتی در جوانی برای یک برند و یک محصول مناسب است و در میانسالی برند و محصول دگری و لی همزمان و در یک بازه محدود زمانی مسلما نتیجه و اثرگذاریش آن نخواهد بود که باید. چراکه یکی از فلسفه استفاده از افراد مشهوردر تبلیغات به نوعی ایجاد تداعی برای برند است و اگر این فرد در آن واحد این نقش را برای چند برند بر عهده بگیرد تاثیرگذاریش کم خواهد شد . از طرف دیگر ایا برندهایی که در آن واحد در آنها حضور دارد در یک راستا و ارزش و رسته هستند یا خیر؟
    ۳- عمر سلبریتی ها کوتاه است و ینابراین زمان استفاده از آنها هم کوتاه . و مسلما فردی که برای دهه ۵۰ جذاب است برای دهه هفتادی های نازنین جذابیت ندارد و …..
    ولی تجربه شخصی من این است که شرکت ایکات (البته اگر اشتباه نکنم و حافظه خطا نکند) به عنوان اولین شرکت بحث مدلینگ را به بیلبورد ها کشاند. و همین اولین بودنش و بعد سلبریتی شدن آقای گلزار باعث شد تا ایکات و گلزار در ذهن ها بمانند وگرنه در مورد بقیه شرکت ها در ایران بیشتر جنجال ها و حواشی در خاطرها مانده است که چرا رضا زاده و جناب مشایخی چنین کار “سخیفی” کردند!!! و برند خیلی در یاد نماند. و اگر آن جنجال ها نبود و موج حضور سلبریتی ها در این دریای خروشان باقی می ماند همان ها هم در یاد نمی ماندند. و در زمان حاضر هم که مدلینگ به صورت زیرزمینی بسیار موفق عمل می کند و جوان های بسیاری از این راه در شبکه های اجتماعی به تبلیغ برندهای خدماتی مثل سالن های زیبایی و یا محصولاتی چون پوشاک و روسری می پردازند و بسیار هم مستعد تر و خوش استایل تر از هنرپیشه ها هستند و چه بسیار گلزارهایی که منتظر رویش هستند در این کویر..

  4. با درود
    تبلیغات از طریق چهره های مشهور می تونه بسیار کارآمد و مفید باشه اما نکته ای که وجود داره اینه که ابتدا باید تکلیف موانع قانونی اون مشخص بشه و طوری نباشه که بعد از گذاشتن مقدار زیادی هزینه تبلیغاتی روی دست شرکت یک دفعه مثلا بیلبوردهای تبلیغاتی به صورت دستوری جمع بشن ؛

    1. سلام آقای قانعی
      نکته به جایی بود، این اتفاق قبلا برای بیلبوردها افتاده بود (مثلا بنیامین) تصور این بود که دیگه شاهد این قبیل اتفاقات نباشیم ولی خوب اشتباه بود(اتفاقاتی که سر بیلبورد خانم صادقی افتاد)، شفافیت های قانونی گم شده ی تبلیغات ماست.

  5. سلام به خانم احمدی و دوستان و خوانندگان کافه ای
    تشکر فراوان دارم از خانم احمدی برای این مطلب و لیست بسیار مفید و البته خاطره انگیز. من در مطلب نوین چرم مفصل نظرمو در خصوص تعامل برند و سلبریتی بیان کردم و برای اینکه زیاده گویی نکرده باشم فقط به این نکته اشاره میکنم این تعامل یک تعامل دو طرفست و هر دو طرف هم مسوول اون هستند خصوصا اگر همکاری طولانی مدت باشه. و مطمئنا از این قضیه طبق قانون هم افزایی و سینرژی هر دو در کنار هم سود بیشتری خواهند برد.
    من شخصا فکر میکنم در گذشته ایکات و آقای گلزار همکاری خیلی خوب و ثمربخشی داشتند و در حال حاضر هم آقای رادان و نوین چرم در این زمینه پیش رو هستند
    سپاسگزارم از مطلب خوبتون

  6. سلام خانم احمدی
    خیلی خیلی ممنون… گزارش فوق العاده ای بود… بعضی از سلبریتی ها خیلی جالب انتخاب شدند مثل احمدرضا عابدزاده برای موتورسیکلت تلاش…
    در خصوص سوالات شما هم: واقعیت این هست که برای من به شخصه حامی های برند ایرانی بر خلاف افراد مشهور خارجی، خیلی قوی نیستند و دیدن اونها من رو یاد برند نمی اندازد ( البته این موضوع به نوع کار برند با فرد مشهور بر می گرده نه ضعف در انتخاب فرد مشهور یا شهرت فرد)…. قطعا می بایست بین ارزش برند شخصی چهره مشهور و برند مورد تبلیغ همخوانی و ارتباطی وجود داشته باشد (نمونه ای که خودتون تو گزارش ذکر کردید در خصوص یکی از تبلیغات آقای رضازاده، گویای این مهم است)… در خصوص همکاری یک چهره با چند برند، به نظرم نباید اینطور باشه شاید برعکس این موضوع بیشتر توجیه داشته باشه یعنی همکاری یک برند با چند فرد مشهور نه همکاری یک فرد مشهور با چند برند(معتبر یا نامعتبر)… در خصوص افزایش ارزش برند و یا یادآوری به نظرم شاید می شد این کار و همکاری میان برند و فرد مشهور طولانی مدت بود تا مقطعی، برای مثال من یادم بود که استاد مشایخی در یک تبلیغ ظاهر شدن ولی صاحب برند تو ذهنم نبود یا مثال دیگه اینکه واقعا آقای گلزار پوشاک ایکات می پوشه؟ بعید می دونم! با فرض درست بودن جواب من به سوال فوق، استفاده از آقای گلزار چه منفعت بلند مدتی برای ایکات به همراه داشته؟
    با تشکر

    1. سلام آقای اسحاقی
      مرسی به خاطر این همه انرژی مثبت، ممنون که با جزئیات و مثال نظرتون رو بیان کردید، منم فکر میکنم خیلی از این چهره ها خودشون مصرف کننده برند مورد تبلیغ نبوده و نیستند. موفق باشید

  7. خانم احمدی
    زمانی که یادداشت شما را رو در نوبت درج قرار می دادم
    گمان می کردم در اندک زمانی وارد باشگاه صدتایی ها می شه
    به نظرم یادداشت جذاب و نظرپذیری است
    اما به اعتقادم تصویری که برای این یادداشت انتخاب کردید حق مطلب را ادا نمی کند
    امیدوارم دوستان به ارزش این یادداشت پی ببرند
    موفق باشید

  8. سرکار خانم احمدی
    ابتدا باید از زمانی که برای این یادداشت گذاشتید تشکر کنم
    یادداشت واقعا فوق العاده است
    خیلی مشتاقم در مورد سوالات نظر همراهان کافه رو بدونم
    اما فقط سوالی که ذهن من رو در مورد سلبریتی ها مشغول کرده، این موضوع ست که آیا تناسب بین سلبریتی و برند و محصول وجود دارد؟ مشخصا آیا سلبریتی ها با وضع مالی و جایگاه اجتماعی واقعا از برند ما استفاده می کنند؟ این موضوع مخصوصا در بین برندهایی که هدف لوکس شدن دارند بسیار مهم است. چون اگر سلبریتی انتخاب شده در ذهن مخاطب در یک طبقه با برند جایگاه سازی نشده باشد، به نظر من به برند ضربه می خورد.
    نظر شما چیست خانم احمدی؟

    1. سلام آقای عزیزی
      از حسن توجه شما نسبت به این یادداشت سپاسگزارم
      فکر میکنم باید دید سلبریتی در کدوم طبقه ذهن مخاطب قرار دارد و برند ما کجای ذهن مخاطبه، حتی اگر فرد مصرف کننده ی برند ما نیست بین این طبقات و جایگاه ها در ذهن مشتری نباید اختلاف فاحشی وجود داشته باشه اون هم به نفع سلبریتی، یعنی درسته به قول آقای داورنیا رابطه دو طرفه س ولی اینجا قرار نیست برند اعتبار ببخشه ولی چیزی دریافت نکنه. در ضمن گاهی یک سلبریتی در ذهن مردم با یک رسته کالایی خاص ارتباط داره، اینجا خیلی ریسکه از حضورش در تبلیغ کالایی دیگر استفاده کرد، باید برای استفاده از سلبریتی دلیل داشته باشیم یا بهتر بگم به نحوی مردم رو توجیه و قانع کنیم که این آدم با برند ما مرتبطه وگرنه انتخاب نادرست به برند ضربه میزنه.

  9. سلام و ممنون از این گزارش خوب. در مورد استفاده از سلبریتی ها همه درباره مزایا و معایب آن اطلاع داریم ولی در این مورد در کتابی با این جمله روبه رو شدم : هیچ چیز بدتر از شهرتی نیست که به قرض گرفته شود. معنایی خوبی در خودش داره. ضمناً آقای گلزار به عنوان سفیر رد بول در خاورمیانه نیز هستند.

    1. سلام آقای قاسمی، خیلی متشکرم.
      جمله جالب و تامل برانگیزی بود، در بخش نظرات این یادداشت خانم آنتیکی نژاد اشاره درستی داشتند اون هم اینکه در عمل محصول باید باکیفیت و تاییدشده باشه. اگر حسن شهرتی بدست اومد باید بتوان آن را حفظ کرد.
      حتی شناخته شده ترین چهره ها هم نمی تونند ناجی یه محصول ضعیف باشند و حتی کمک میکنند اون محصول بی کیفیت زودتر از صحنه رقابت کنار بره.

  10. سلام خانم احمدی عزیز
    ممنونم از مطلب عالی تون .. واقعا استفاده کردم، برخی از عکس‌ها واقعا خاطره‌انگیز هستن.
    من فکر می‌کنم اگرچه حضور فرد مشهور یه جورایی به برند اعتبار می ده، اما همین کار هم باید براساس اصول و استانداردهایی انجام بگیره..
    وقتی یه فرد مشهور توی چندین و چند تبلیغ ظاهر می‌شه دیگه قضیه جنبه جدی‌بودن خودشو از دست می‌ده و حتی اعتبار برند و خود اون شخص افت هم می‌کنه به نظرم..
    توی کتاب رازهای تبلیغات اوگیلوی جمله جالبی هست که میگه “هیچ وقت برای محصولی تبلیغ نمی‌کنم که خودم مصرف‌کننده‌اش نباشم”، این نشون می‌ده که ذات تبلیغ خیلی پیچیده تر و مهم‌تر از بعضی سطحی‌نگری هاست … یعنی واقعا سلبریتی‌های ما خودشون استفاده‌کننده این محصولات هستن؟؟
    در مورد برخی برندهایی که در این لیست اومدن واضحه که شرکت فقط به این فکر می‌کرده که یه فرد مشهور رو در تبلیغاتش نشون بده و فروشش رو بیشتر کنه .. در حالی که مسئله عمیق‌تر از این حرفهاست…
    باز هم از مطلب خوبتون تشکر می‌کنم.

    1. سلام خانم کریم پور عزیز، خیلی ممنونم از حضورتان در بخش نظرات این یادداشت
      به نظرم حکم کلی نمیتونیم بدیم که یک فرد مشهور فقط باید برای یک برند تبلیغ کنه یا یک برند فقط با یک فرد معروف کار کنه، تو ایران این انتخاب سلبریتی ها و همکاری ها اغلب مدیریت نشده و از سر هیجان آنی بوده، به خاطر همین وقتی یک سلبریتی رو میبینیم که با چند برند در بازه زمانی کوتاه همکاری میکنه نمیتونیم قبولش کنیم، اون تبلیغات رو باور نمیکنیم.
      درمورد جمله اگیلوی هم فکر میکنم با توجه به این که خیلی فروش مستقیم براش اهمیت داشته، هدفش از این جمله این بوده که بگه باید همه ویژگی های یک محصول رو بشناسی و به ابعاد کمی و کیفی اون آگاه باشی تا بتونی کالا رو بفروشی، این هم میسر نمیشه مگر اینکه خودت مصرف کننده محصول بوده باشی. یعنی شناخت فروشنده از محصولی که میفروشه و اعتقاد به کالاش، و تذکر همون نکته همیشگی که اگر کالای نامرغوبی داری که خودت یا خانوادت حاضر به استفاده از اون نیست چطور دیگران را میخوای قانع کنی که اون رو بخرن.
      باز هم ممنونم که در این بحث شرکت دارید

      1. خانم احمدی عزیز ..
        سپاس از پاسخ شما، از نکاتی که بیان کردین استفاده کردم.
        البته من هم‌چنان فکر می‌کنم یه شخص سلبریتی باید به محصولی که تبلیغ می ‌کنه اعتقاد داشته باشه و اگه به اون وفادار نیست،‌ حداقل از استفاده‌کنندگانش باشه.. وگرنه به قول شما تنها حرکتی از سر هیجان آنی انجام خواهد شد، مثل تبلیغاتی که در ایران شاهدش هستیم.
        باز هم از شما ممنونم.

  11. با سلام و عرض ادب خدمت تمامی عزیزان
    محصول با کیفیت خیلی مهمتر از حضور افراد شاخص در کنار محصولات به شمار می آید ولی با توجه به بازار رقابتی امروز هرگونه تلاش مفید برای افزایش فروش قابل تحسین و ستایش می باشد
    در کل محصول خوب در کنار این افراد بهتر به فروش خواهد رسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *